اگر به دنبال محصولاتی برای مراقبت از پوست با فرمولاسیون علمی و قیمت مناسب هستید، بدون شک محصولات اوردینری (The Ordinary) یکی از بهترین انتخابها برای شما خواهند بود. این برند با رویکرد شفافیت در ترکیبات و استفاده از مواد فعال توانسته در کوتاهترین زمان ممکن محبوبیت زیادی پیدا کند. یکی از سوالاتی که ممکن است برای بسیاری پیش بیاید این است که آیا میتوان محصولات اوردینری را به راحتی در داروخانهها پیدا کرد یا خیر؟ در این مقاله، به بررسی محصولات اوردینری در داروخانهها و مزایای خرید آنها از داروخانهها پرداختهایم.
اوردینری: برند با کیفیت و علمی
برند اوردینری متعلق به شرکت DECIEM است و یکی از برندهای مطرح در زمینه تولید محصولات مراقبت از پوست به شمار میآید. محصولات این برند به دلیل ترکیبات فعال و فرمولاسیونهای ساده و مؤثر معروف هستند. اوردینری هیچگونه تبلیغات اغراقآمیز ندارد و بهجای آن، شفافیت و صداقت را در ارائه اطلاعات ترکیبات و نحوه استفاده از محصولاتش در پیش گرفته است.
این برند انواع مختلفی از محصولات پوستی را ارائه میدهد که برای مشکلات متنوع پوستی طراحی شدهاند، از جمله آکنه، چروکها، خشکی پوست و لکها. اوردینری بهخاطر استفاده از ترکیباتی مانند هیالورونیک اسید، ویتامین C، AHA، رتینول و دیگر ترکیبات مؤثر شناخته شده است.
دسترسی به محصولات اوردینری در داروخانهها
یکی از سوالات رایج در میان علاقهمندان به محصولات اوردینری این است که آیا میتوان این محصولات را در داروخانهها پیدا کرد؟ بهطور کلی، محصولات اوردینری بهویژه در داروخانههای معتبر و شناختهشده به راحتی قابل دسترسی هستند. با توجه به شهرت روزافزون این برند، داروخانهها در بسیاری از کشورها شروع به عرضه محصولات اوردینری کردهاند. این برند در داروخانههای آنلاین و فیزیکی موجود است و شما میتوانید با مراجعه به داروخانههای معتبر، این محصولات را تهیه کنید.
در ایران نیز بسیاری از داروخانهها محصولات اوردینری را عرضه میکنند، اگرچه ممکن است در برخی مناطق دسترسی به این محصولات کمی محدودتر باشد. به همین دلیل، بسیاری از افراد ترجیح میدهند از داروخانههای آنلاین خرید کنند که محصولات اوردینری را با گارانتی اصالت به فروش میرسانند.
مزایای خرید محصولات اوردینری از داروخانهها
خرید محصولات اوردینری از داروخانهها میتواند مزایای زیادی داشته باشد. در اینجا به برخی از این مزایا اشاره میکنیم:
۱. اطمینان از اصالت محصولات
یکی از مهمترین دغدغههای خرید محصولات زیبایی و مراقبت از پوست، نگرانی در مورد اصالت محصول است. در خرید از داروخانههای معتبر، این نگرانی کاهش مییابد، زیرا داروخانهها معمولاً تنها محصولات اصل و مجاز را به فروش میرسانند. شما میتوانید با اطمینان کامل از اصالت و کیفیت محصول خریداریشده مطمئن باشید.
۲. دسترسی به مشاورههای تخصصی
داروخانهها معمولاً دارای داروسازان و مشاوران تخصصی هستند که میتوانند در انتخاب بهترین محصولات اوردینری بر اساس نیازهای خاص پوست شما کمک کنند. این مشاورههای تخصصی به شما کمک میکند تا محصولی متناسب با نوع پوست، مشکلات پوستی و هدف درمانی خود انتخاب کنید.
۳. خرید آسان و سریع
یکی از مزایای دیگر خرید از داروخانهها، دسترسی راحت و خرید سریع است. اگر به داروخانهای که محصولات اوردینری را در دسترس دارد مراجعه کنید، میتوانید به راحتی محصول مورد نظر خود را پیدا کرده و خریداری کنید. این در حالی است که خرید از برخی فروشگاههای آنلاین ممکن است زمانبر باشد.
۴. اطمینان از شرایط نگهداری مناسب
محصولات مراقبت از پوست نیاز به نگهداری در شرایط مناسب دارند تا کیفیت و اثربخشی آنها حفظ شود. در داروخانهها، این محصولات تحت شرایط بهداشتی و نگهداری صحیح عرضه میشوند، در حالی که خرید از فروشگاههای غیررسمی آنلاین ممکن است ریسکهایی مانند نگهداری نادرست محصول را به همراه داشته باشد.
محصولات پرفروش اوردینری در داروخانهها
اگر قصد خرید محصولات اوردینری را از داروخانهها دارید، احتمالاً با برخی از محبوبترین محصولات این برند روبهرو خواهید شد. این محصولات به دلیل اثربخشی بالا و قیمت مناسب، در میان مصرفکنندگان شناخته شدهاند. در اینجا به برخی از پرفروشترین محصولات اوردینری اشاره میکنیم:
۱. سرم هیالورونیک اسید (Hyaluronic Acid 2% + B5)
این سرم برای آبرسانی و نرمی پوست طراحی شده است. هیالورونیک اسید با ویژگیهای مرطوبکنندگی خود میتواند به پوست شما رطوبت لازم را برساند و خشکی را کاهش دهد. این محصول برای انواع پوست مناسب است و بهویژه برای پوستهای خشک و حساس تأثیر مثبتی دارد.
ویتامین C یکی از مؤثرترین ترکیبات برای روشن کردن پوست و کاهش لکها است. این سرم که حاوی ترکیب ویتامین C و آلفا آربوتین است، به کاهش تیرگیها و ایجاد یک رنگ پوست یکنواخت کمک میکند. اگر پوست شما نیاز به درخشش بیشتر دارد، این محصول یکی از بهترین گزینهها است.
۳. سرم رتینول (Retinol 0.2% - 1%)
سرم رتینول یکی از محبوبترین و مؤثرترین محصولات ضد پیری است. این سرم به کاهش چین و چروکها، افزایش کلاژن و بهبود بافت پوست کمک میکند. رتینول همچنین در بهبود آکنه و جوانسازی پوست بسیار مؤثر است.
۴. تونر گلیکولیک اسید (Glycolic Acid 7%)
این تونر حاوی گلیکولیک اسید است که به لایهبرداری ملایم پوست کمک میکند و میتواند به کاهش لکها، چروکها و منافذ باز پوست کمک کند. این محصول برای افرادی که میخواهند بافت پوست خود را صاف و یکدست کنند، بسیار مناسب است.
خرید آنلاین از داروخانهها
اگر به داروخانه فیزیکی دسترسی ندارید یا نمیخواهید بهطور حضوری خرید کنید، بسیاری از داروخانهها امکان خرید آنلاین محصولات اوردینری را برای شما فراهم کردهاند. این روش خرید به شما این امکان را میدهد که با یک جستوجو ساده محصولات مورد نظر خود را انتخاب کرده و به راحتی درب منزل تحویل بگیرید.
نتیجهگیری
محصولات اوردینری به دلیل ترکیبات مؤثر، قیمت مناسب و اثر بخشی بالا گزینهای عالی برای مراقبت از پوست هستند. خرید این محصولات از داروخانهها به شما اطمینان از اصالت و کیفیت محصول، دسترسی به مشاوره تخصصی و شرایط نگهداری مناسب را میدهد. همچنین، برای راحتی بیشتر، خرید آنلاین از داروخانههای معتبر نیز گزینهای مناسب و امن است. بنابراین، اگر به دنبال خرید محصولات اوردینری برای بهبود سلامت و زیبایی پوست خود هستید، داروخانهها گزینهای قابل اعتماد و راحت برای خرید این محصولات هستند.
اگرچه استانداردهای زیبایی امروزی با بدن سالم و اندامی متناسب همراه است، اما آمادگی جسمانی به یک عادت همیشگی در زندگی افراد تبدیل شده است. از این رو تماشای بهترین فیلم های ورزشی پیشنهاد خوبی برای کسانی است که در رشته های مختلف ورزشی فعالیت می کنند و یا می خواهند بیشتر با ورزش آشنا شوند و می خواهند در این راستا گام بردارند.
در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که مضمون و شکل کلی یک فیلم ورزشی خوب مبتنی بر ورزش نیست و گاهی اوقات یک نوع فیلم می تواند چیزی بیش از علم، احساس، دوستی و غیره را منتقل کند. ممکن است برخی از فیلمهای ورزشی داستانهای خود را با موضوعات سیاسی و اجتماعی توسعه دهند و به جز ورزش، به بررسی مسائل دیگری در زندگی نیز بپردازند. از این رو در ادامه این مقاله به بررسی و معرفی بهترین فیلم های ورزشی می پردازیم تا با دانلود و تماشای آن ها لذت ببرید.
با بهترین فیلم های ورزشی
فیلم جنگی
مبارز یکی از بهترین فیلم های ورزشی در ژانر اکشن و درام است که داستان آن در دنیای هنرهای رزمی ترکیبی (MMA) می گذرد. این فیلم توسط وینچنزو ناتالی کارگردانی شده است و داستان دو برادر را روایت می کند که هر دو در مبارزه خود با چالش های زیادی روبرو هستند. یکی از برادران، تامی، یک سرباز سابق، به تازگی به خانه بازگشته و در تلاش است تا زندگی جدیدی را آغاز کند. برادر دیگر، برندان، یک معلم فیزیک است که برای خرج خانواده اش در MMA رقابت می کند. این دو برادر در رقابتی بزرگ به مصاف هم رفتند که در آن علاوه بر مبارزه با تیم های مقابل، با موقعیت ها و احساسات گذشته خود نیز روبرو هستند. فیلم مبارز با بازی های قدرتمند و داستانی احساسی مخاطب را به سفری به دنیای مهیج و هیجان انگیز هنرهای رزمی می برد.
فیلم ایمان
کرید یک فیلم درام و اکشن است که می توان آن را در زمره بهترین فیلم های اکشن قرار داد. این فیلم توسط رایان کوگلر کارگردانی شده است. کرید دنباله ای بر مجموعه فیلم های راکی است و داستان آدونیس جانسون، پسر آپولو کرید (دشمن سابق و دوست راکی بالبوآ) را روایت می کند. آدونیس که استعداد و علاقه زیادی به بوکس دارد، به راکی بالبوآ نزدیک می شود تا به عنوان مربی به او کمک کند. راکی که اکنون از کودکی خود دور است، تصمیم می گیرد آدونیس را آموزش دهد و او را برای یک مسابقه بزرگ آماده کند. کرید اجرای فوقالعادهای از مایکل بی است. با بازی جردن در نقش آدونیس و سیلوستر استالونه در نقش راکی، توانست نظر منتقدان و تماشاگران را جلب کند و یکی از بهترین فیلمهای ورزشی به حساب میآید.
مربی فیلم کارتر
مربی کارتر فیلمی دراماتیک و الهام بخش به کارگردانی توماس کارتر بر اساس داستان واقعی زندگی کاترین کارتر است. ویرایش شده توسط ساموئل ال جکسون کن کارتر به عنوان مربی تیم بسکتبال دبیرستان ریچموند در کالیفرنیا انتخاب شده است. به جای تمرکز بر برد و باخت، بر اهمیت آموزش و انضباط تاکید می کند. کارتر با بازیکنانش قرارداد امضا کرد و از آنها خواست که هم در بسکتبال و هم از نظر آکادمیک برتر باشند. در حالی که تیم او بردهای زیادی داشت اما از نظر آکادمیک عقب افتاد، کارتر تصمیم گرفت تمرینات و بازی ها را متوقف کند تا بازیکنانش بتوانند روی درس های خود تمرکز کنند. این حرکت او جنجال های زیادی را به همراه خواهد داشت، اما در نهایت پیام مهمی را در مورد اهمیت آموزش و انضباط شخصی منتقل می کند. مربی کارتر با بازیهای قوی و داستانی جذاب، به یکی از محبوبترین فیلمهای ورزشی و انگیزشی تبدیل شده است.
فیلم روباه گیر
Foxcatcher یک فیلم درام بیوگرافیک به کارگردانی بنت میلر و بر اساس داستان واقعی جان دو پونت، مدیر تیم کشتی کج روباه است. داستان فیلم بر اساس رابطه پیچیده و دشوار جان دو پونت (با بازی استیو کارل) و دو برادری که در حال مبارزه هستند، مارک شولتز (با بازی چانینگ تاتوم) و دیوید شولتز (با بازی مارک روفالو) است. دو پونت یک میلیونر تیم کشتی فاکسکچر را تأسیس کرد و برادران شولتز را به خدمت گرفت، اما جاهطلبی و مشکلات روحی منجر به فاجعه میشود. Foxcatcher با یک بازی خارق العاده و داستانی جذاب به روانشناسی شخصیت ها و پیچیدگی روابط انسانی نگاه می کند و توانسته نظر منتقدان را به خود جلب کند.
فیلم علی
علی یک فیلم زندگینامه ای درام به کارگردانی مایکل مان است که زندگی محمد علی کلی، یکی از بزرگترین بوکسورهای تمام دوران را به تصویر می کشد. ویل اسمیت در این فیلم نقش محمد علی را بازی می کند و برای بازی بی نظیرش جوایز و تقدیرهای متعددی را از آن خود کرده است. این فیلم زندگی حرفهای و شخصی محمدعلی، از جمله مبارزات او در داخل و خارج از رینگ، تغییر نام او از کاسیوس کلی به محمدعلی، مخالفت او با جنگ ویتنام و مبارزه او برای حقوق مدنی را روایت میکند. در مجموع فیلم علی با تمرکز بر فراز و نشیب های زندگی این اسطوره ورزش توانست تصویری عمیق و واقعی از شخصیت او ارائه دهد و بیننده را با ابعاد مختلف زندگی و شخصیت محمدعلی آشنا کند.
نفخ شکم یا پف کردن شکم، وضعیتی است که بسیاری از افراد در طول زندگی خود آن را تجربه میکنند. این مشکل میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود و در بعضی موارد ممکن است نشاندهنده یک مشکل جدیتر باشد. در این مقاله، به بررسی نفخ شکم، دلایل ایجاد آن و روشهای مختلف درمانی آن میپردازیم.
نفخ شکم چیست؟
نفخ شکم به حالتی اطلاق میشود که شکم به طور موقت بزرگتر و حجیمتر از حالت عادی میشود. این حالت معمولاً به دلیل تجمع گاز در دستگاه گوارش یا احتباس مایعات در شکم رخ میدهد. احساس سنگینی، بادکردگی و گاهی درد از جمله علائم شایع نفخ شکم است. این وضعیت میتواند موجب ناراحتی فرد شده و کیفیت زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد.
دلایل نفخ شکم
نفخ شکم میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. برخی از دلایل رایج شامل موارد زیر است:
تجمع گاز: یکی از رایجترین دلایل نفخ شکم، تجمع گاز در دستگاه گوارش است. این گاز میتواند به دلیل بلع هوا هنگام خوردن یا نوشیدن، تولید گاز توسط باکتریهای روده و یا مصرف غذاهای خاصی که تولید گاز را افزایش میدهند، ایجاد شود.
یبوست: یبوست نیز میتواند باعث نفخ شکم شود. زمانی که مدفوع در رودهها به مدت طولانی باقی بماند، گازهای تولید شده نمیتوانند به راحتی دفع شوند و این امر منجر به نفخ میشود.
عدم تحمل لاکتوز: برخی افراد نمیتوانند لاکتوز، قند موجود در شیر و محصولات لبنی، را به خوبی هضم کنند. این موضوع میتواند باعث تولید گاز و نفخ شکم شود.
سندرم روده تحریکپذیر (IBS): این بیماری میتواند باعث تغییر در حرکات روده و ایجاد نفخ شکم شود. افراد مبتلا به IBS اغلب از نفخ شکم به عنوان یکی از علائم اصلی خود شکایت دارند.
بیماریهای گوارشی: برخی بیماریهای گوارشی مانند بیماری سلیاک، التهاب معده و روده و بیماری کرون نیز میتوانند باعث نفخ شکم شوند.
درمانهای نفخ شکم
برای درمان نفخ شکم، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد که به نوع و شدت علائم بستگی دارد. برخی از این روشها شامل موارد زیر است:
تغییرات در رژیم غذایی: اولین قدم برای کاهش نفخ شکم، تغییرات در رژیم غذایی است. مصرف غذاهایی که باعث تولید گاز میشوند، مانند لوبیا، کلم و نوشیدنیهای گازدار را کاهش دهید. همچنین، مصرف غذاهای سرشار از فیبر میتواند به کاهش یبوست و نفخ کمک کند.
مکملهای آنزیمی: در برخی موارد، مکملهای آنزیمی مانند لاکتاز میتوانند به هضم بهتر لاکتوز و کاهش نفخ کمک کنند. این مکملها به ویژه برای افرادی که عدم تحمل لاکتوز دارند، مفید هستند.
ورزش و فعالیت بدنی: ورزش منظم میتواند به بهبود حرکات روده و کاهش نفخ کمک کند. پیادهروی و تمرینات سبک میتوانند به تخلیه گاز از دستگاه گوارش کمک کنند.
داروها: در برخی موارد، پزشک ممکن است داروهای ضد نفخ مانند سایمتیکون یا داروهای ضد اسپاسم را تجویز کند. این داروها میتوانند به کاهش علائم نفخ و بهبود حالت بیمار کمک کنند.
مراجعه به پزشک: اگر نفخ شکم به طور مداوم و با شدت زیاد رخ میدهد و با تغییرات در رژیم غذایی و سبک زندگی بهبود نمییابد، مراجعه به پزشک ضروری است. پزشک میتواند با انجام آزمایشات لازم، علت اصلی نفخ را تشخیص داده و درمان مناسب را تجویز کند.
سخن پایانی
نفخ شکم یک مشکل شایع است که میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. با شناخت دلایل و روشهای درمانی مناسب، میتوان این مشکل را به طور مؤثر مدیریت کرد. تغییرات در رژیم غذایی، ورزش منظم و در صورت لزوم مصرف داروهای مناسب میتواند به کاهش نفخ شکم کمک کند. در صورت تداوم علائم، مشاوره با یک متخصص گوارش خوب ضروری است تا علت اصلی مشکل شناسایی و درمان شود.
این سوال پیش می آید که ابزار خاص چیست؟ ابزار دقیق ابزاری هستند که برای اندازه گیری دما، فشار و سرعت جریان سیالات در خطوط لوله استفاده می شوند. در صنایع غذایی، صنایع پتروشیمی، رنگرزی و غیره کاربرد دارد. پرفروش ترین ابزارها دبی متر، فشارسنج، دماسنج و غیره هستند.
در مورد نوع کار: این دستگاه ها به عنوان کنترل کننده شناخته می شوند، به عنوان مثال دستگاه هایی که دما، فشار، رطوبت یا سطح را کنترل می کنند.
به طور مشابه، دستگاه هایی که برای نمایش این مقادیر استفاده می شوند، نشانگر یا نمایشگر نامیده می شوند. دستگاه هایی برای انتقال مقادیر اطلاعاتی مانند فشار، جریان، دما، فشار و سطح در قالب سیگنال های استاندارد، فرستنده یا فرستنده نامیده می شوند.
آشنایی با انواع تجهیزات
ابزارها بر اساس نوع اندازه گیری که انجام می دهند به دسته های مختلفی تقسیم می شوند. چهار نوع اصلی این ابزار عبارتند از:
تجهیزات اندازه گیری فشار: از این تجهیزات برای اندازه گیری فشار و فشار در سیستم ها و دستگاه ها استفاده می شود.
تجهیزات اندازه گیری دما: از این تجهیزات برای اندازه گیری دما و دماسنجی استفاده می شود.
دستگاه های اندازه گیری جریان: از این دستگاه ها برای اندازه گیری دبی و دبی در سیستم ها و تجهیزات استفاده می شود.
ابزار اندازه گیری سطح: این ابزار برای اندازه گیری سطح و اندازه گیری سطح در سیستم ها و دستگاه ها استفاده می شود.
از این دسته بندی ها می توان برای اندازه گیری و کنترل پارامترهای مختلف مانند فشار، دما، دبی و سطح در صنایع مختلف با استفاده از ابزار دقیق استفاده کرد.
به طور خلاصه، انواع تجهیزات مورد استفاده برای اندازه گیری و کنترل فشار، دما، جریان و سطح عبارتند از:
ابزار اندازه گیری فشار:
مانومتر: برای نمایش و اندازه گیری فشار استفاده می شود.
فرستنده فشار: برای انتقال و تبدیل سیگنال فشار به سیگنال قابل استفاده در سیستم کنترل استفاده می شود.
سوئیچ فشار: برای کنترل و قطع و وصل خودکار سیستم بر اساس مقدار فشار استفاده می شود.
دستگاه اندازه گیری دما:
دماسنج: برای اندازه گیری دما بر اساس تغییرات خواص فیزیکی مانند طول یا مقاومت استفاده می شود.
ترموکوپل: برای تبدیل تغییرات دما به سیگنال های الکتریکی استفاده می شود.
ترموستات: برای کنترل دما و کنترل دمای سیستم ها استفاده می شود.
دستگاه اندازه گیری جریان:
فلومتر: این دستگاه برای اندازه گیری جریان مایع در یک سیستم استفاده می شود. نمونه هایی از فلومترها عبارتند از فلومترهای الکترومغناطیسی، فلومترهای کوریولیس، کنتورهای جریان توربین و فلومترهای اولتراسونیک.
فلومتر: این تجهیزات برای اندازه گیری جریان مایع در یک سیستم استفاده می شود. روتومترها معمولاً از یک لوله با یک شیشه شفاف و یک جسم متحرک تشکیل شده اند که به طور مکانیکی توسط جریان سیال هدایت می شود.
سوئیچ جریان: این تجهیزات برای تشخیص و کنترل جریان مایع در سیستم استفاده می شود. فلو سوئیچ ها هنگامی که جریان سیال به حد معینی می رسد سیگنال الکتریکی تولید می کنند که می تواند به عنوان سیگنال کنترلی برای روشن و خاموش کردن دستگاه ها و سیستم ها استفاده شود.
سنسور سطح: برای اندازه گیری سطح مواد در مخازن و مخازن استفاده می شود.
مبدل سطح: برای تبدیل سیگنال سطح به سیگنال قابل استفاده برای سیستم کنترل استفاده می شود.
سوئیچ سطح: برای کنترل و قطع خودکار سیستم بر اساس سطح مواد استفاده می شود.
پارامترهای دستگاه را بررسی کنید
همچنین می توان آنها را از نظر پارامتری که این ابزار باید عملیات را بر اساس آن انجام دهد طبقه بندی کرد.
به عنوان مثال، کنترل کننده دما، فرستنده دما و قطعات تجهیزات مربوط به دما مانند دماسنج یا نمایشگر دما. ابزارهای اندازه گیری و کنترل فشار دقیق، دبی سنج یا دبی سیال و انتقال مقادیر جریان یا کنترل جریان، ابزار اندازه گیری سطح یا اندازه گیری سطح مواد در مخازن و کنترل دقیق آنها، ابزار اندازه گیری سرعت، ابزارهای رطوبت سنج و ....
سنسور در ابزار دقیق چیست؟
سنسور وسیله ای است که در تمام وسایل اندازه گیری وجود دارد.
وظیفه آن تبدیل کمیت فیزیکی به سیگنال الکتریکی در تجهیزات الکترونیکی یا تبدیل کمیت فیزیکی به سیگنال پنوماتیک در تجهیزات پنوماتیکی است. هر نوع کنتور دارای سنسورهای مختلفی است که مقادیری مانند دما، فشار، دبی و غیره را اندازه گیری می کند.
این سنسورها بسته به نوع عملکرد دارای خواص متفاوتی مانند مقاومت، ولتاژ، جابجایی و ... می باشند.
البته سنسورها کاربردهایی مانند تشخیص حضور یا عدم حضور نیز دارند.
سنسورهای نوری، سنسورهای دما مانند ترموکوپل و RTD و همچنین سنسورهای دمای سیلیکون.
فرآیند تبدیل متن اصلی به متن بازنویسی شده مزایای زیادی دارد که قبل از شروع بازنویسی باید از آنها آگاه باشید. هرچه متن شما اصلی تر باشد و از منبع اصلی دورتر باشد، کمتر در معرض سرقت ادبی قرار می گیرید! در این مرحله که موضوع سرقت ادبی مطرح می شود، یک سوال اساسی مطرح می شود که اصول اولیه بازنویسی چیست؟ در ادامه این سوال را کمی بسط می دهیم تا با اصول و قواعد بازنویسی کاملا آشنا شوید.
اصول اولیه بازنویسی چیست؟
تمام اصول مربوط به بازنویسی با هدف حذف متن بازنویسی شده از متن اصلی و ایجاد یک اثر جدید است. اگر متن بازنویسی شده بسیار شبیه متن اصلی باشد، فرآیند بازنویسی اساساً شکست خورده است. به عبارتی آب در هاون ریخته اید! بنابراین ممکن است یک سوال اساسی به ذهن شما خطور کند: اصول اولیه بازنویسی چیست؟ راه حل های حذف متن اصلی از بازنویسی چیست؟ یافتن مترادف ها، حذف کلیشه ها، حفظ وضوح کلمات و عبارات و خلق اثر جدید، همه از اصول اولیه بازنویسی هستند. اگر یک متن بازنویسی شده بنویسید، نه تنها نمرات بالایی کسب می کنید، بلکه از دسته سرقت ادبی نیز دور خواهید ماند.
بنابراین، بازنویسی قوانین خاص خود را بر اساس سؤالات ساده زیر دارد:
چگونه کلمات مشابه را در یک پارافراسی پیدا کنیم؟ برای استفاده از کلمات خود از برنامه های مختلف کمک بگیرید. بسیار مهم است که مترادف ها را به گونه ای قرار دهید که بتواند معنای کلمات اصلی را منتقل کند.
چگونه کلیشه ها را در بازنویسی حذف کنیم؟ انتخاب کلمات، عبارات و کلمات اصلی و غیر معمول نقش اساسی در خلق اثر بدیع دارد.
چگونه به وضوح کلمات و جملات در بازنویسی توجه کنیم؟ در ابتدای بازنویسی، وقتی می خواهید ایده جدیدی را شروع کنید، از افعال و اسم های خاص با معانی شناخته شده استفاده کنید. سپس به سراغ انواع شعر و ضرب المثل و استعاره بروید.
در مورد یک حرفه جدید در نویسندگی چطور؟ اصلاح و بازنگری نظر نویسنده در مورد منبع اصلی.
برای بازنویسی چه باید کرد؟
بازنویسی هیچ تفاوتی با نوشتن ندارد. اما روش نوشتن در بازنویسی چیست؟ شما باید به عنوان یک نویسنده ماهر باشید، بتوانید با کلمات بازی کنید و متن جدید را به روشی کاملا خلاقانه خلق کنید. برای ایجاد متن خلاقانه خود، نکات خواندن، بازبینی و بازنویسی را در راس برنامه خود قرار دهید. نادیده گرفتن قوانین و اصول بازنویسی کاری است که فقط به شما آسیب می رساند. برای پاسخ به تمام سوالات خود به یک راهنمای بازنویسی نیاز دارید: چگونه متن اصلی را در حین بازنویسی مطالعه می کنید؟ راه حل حذف متن اصلی از بازنویسی چیست؟ چگونه کلمات خاص را کپی کنیم؟ چگونه بازنویسی را شروع می کنید؟
برای بازنویسی چه باید کرد و چه دستورالعملی برای بازنویسی وجود دارد؟
متن را 2 بار بدون تلاش برای درک آن بخوانید.
سپس برای بار سوم خواندن متن را شروع کنید، این بار به قصد درک متن بخوانید.
در حین خواندن متن، مفاهیم اساسی متن را یادداشت کنید و آنها را در ذهن داشته باشید.
روی کلمات و عبارات خاصی تمرکز نکنید و آنها را برای مراحل بعدی بگذارید.
وقتی متن را برای بار چهارم می خوانید، نوبت به نوشتن دوباره می رسد.
برای بازنویسی بهتر است متن را پاراگراف به پاراگراف بازنویسی کنید.
پس از بازنویسی، آن را با منبع اصلی بخوانید و به دنبال شباهت باشید.
تشخیص تومور مغزی یکی از اتفاقات ناخوشایندی است که علاوه بر زندگی خود فرد، زندگی خانواده و عزیزان او را نیز تحتتاثیر قرار میهد. پیچیدگیهای مغز انسان باعث میشود هر نوع بیماری در این اندامِ حیاتی، بسیار نگرانکننده باشد. اما تومور مغزی در بسیاری از مواقع درمان میشود؛ چیزی که مهم است نوع تومور، محل آن و زمان تشخیص است. ما در این مقاله اطلاعات کاملی را درباره این نوع تومور، انواع آن، روش تشخیص، درمان و مواردی از این قبیل ارائه میدهیم. اگر خود شما یا عزیزانتان به این عارضه مبتلا هستید و یا تنها قصد دارید اطلاعات خود را در مورد این بیماری افزایش دهید، این مقاله جامع، هرچه نیاز دارید را در اختیار شما قرار خواهد داد. این مطلب جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد، در صورت مشکل به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کنید.
انواع تومور مغزی
مغز انسان، یک اندام پیچیده با بخشهای بههم پیوسته متعدد است که قسمتهای مختلف آن میتواند مستعد ابتلا به انواع تومورها باشد. در اینجا، ما دستهبندی تومورهای مغزی را بررسی میکنیم.
گلیوما (Gliomas)
گلیوبلاستوما مولتی فرم (Glioblastoma Multiforme ) یا (GBM)
آستروسیتوم (Astrocytomas)
الیگودندروگلیوما (Oligodendrogliomas)
گلیومها تومورهایی هستند که در سلولهای گلیال ایجاد میشوند؛ سلولهایی که از سلولهای عصبی مغز حمایت و محافظت میکنند. GBM، به دلیل ماهیت تهاجمی و گزینههای درمانی محدود خود، شناخته شده است. آستروسیتوما و الیگودندروگلیوما از نظر بدخیمی متفاوت هستند و محل آنها در مغز میتواند بر علائم و رویکردهای درمانی تأثیر بگذارد. مننژیوم (Meningioma)
مننژیوم خوشخیم (Benign Meningiomas)
مننژیوم آتیپیک (Atypical Meningiomas)
مننژیوم بدخیم (Malignant Meningiomas)
مننژیومها از مننژها، پرده چندلایه که مغز و نخاع را میپوشاند، بهوجود میآیند. اگرچه بسیاری از مننژیومها خوشخیم بوده و بهکندی رشد میکنند، برخی دیگر میتوانند تهاجمیتر باشند. طبقهبندی مننژیومها بر اساس ظاهر و رفتار آنها در زیر میکروسکوپ انجام میشود. مننژیوم شایعترین تومور اولیه مغزی است که بیش از 30 درصد از کل تومورهای مغزی را تشکیل میدهد. زنان بیشتر از مردان به مننژیوم مبتلا میشوند.
این تومورها در غده هیپوفیز رشد میکنند، غده کوچکی که در پایه مغز قرار دارد و تولید هورمون در بدن را تنظیم میکند. تومورهای فعال باعث میشوند که غده، هورمونهای اضافی تولید کنند که منجر به مشکلات مختلف برای سلامتی میشود. از طرف دیگر، تومورهای غیرفعال بر سطح هورمون تأثیر نمیگذارند، اما به دلیل اندازه بزرگ و ایجاد فشار بر ساختارهای اطراف میتوانند علائمی ایجاد کنند. آنها میتوانند باعث مشکلات بینایی و غدد درونریز شوند. اکثر تومورهای هیپوفیز که با نام «آدنوم هیپوفیز» شناخته میشوند، خوشخیم هستند.
مدولوبلاستوما که عمدتاً در مخچه یافت میشود، در کودکان شایع است. زیرگروههای مختلف، ویژگیها و پیش آگهیهای متفاوتی دارند که بر انتخاب درمان تأثیر میگذارد. میزان بقای مدولوبلاستوما به سن بیمار، ویژگیهای تومور و میزان گسترش آن بستگی دارد. اگر بیماری گسترش نیافته باشد، میزان بقا حدود 70 درصد است. اگر به نخاع سرایت کرده باشد، میزان بقا حدود 60 درصد است.
شوانوماس (Schwannomas)
شوانومای دهلیزی (Vestibular Schwannomas)
شوانومای غیردهلیزی (Non-Vestibular Schwannomas)
شوانوما برخاسته از سلولهای شوان است که پوشش محافظ اعصاب را تولید میکند. این تومور مغزی اغلب اوقات بر اعصاب مسئول شنوایی و تعادل تأثیر میگذارد. شوانوم دهلیزی، بیشتر با عصب هشتم جمجمه مرتبط است. شوانوم دهلیزی خوشخیم و با رشد آهسته هستند. آنها معمولاً در بزرگسالان و میانسال ایجاد میشوند، روی غلاف عصبی پوششی، که رشتههای عصبی را احاطه میکند، رشد میکنند و باعث کاهش شنوایی میشوند. شوانوما همچنین، میتواند عصب سه قلو را تحت تاثیر قرار دهد. این عارضه شوانوما، سهقلو نامیده میشود که بسیار کمتر از شوانوم دهلیزی است و میتواند باعث درد صورت شود.
علت تومور مغزی چیست؟
علیرغم پیشرفتهای زیاد علم پزشکی، علت دقیق اکثر تومورهای مغزی هنوز ناشناخته است. با این حال، عوامل خطر تومورها شناسایی شدهاند. عوامل خطر به معنای عواملی هستند که اگر در فردی وجود داشته باشند، احتمال ابتلا به تومور در او بیشتر است. بیایید برخی از این عوامل را بررسی کنیم.
ژنتیک
سابقه خانوادگی تومورهای مغزی
سندرمهای ژنتیکی (بهعنوان مثال نوروفیبروماتوز، سندرم Li-Fraumeni)
برخی عوامل ژنتیکی میتوانند افراد را مستعد ایجاد تومورهای مغزی کنند. بههمین دلیل پزشکان معمولا از سابقه خانوادگی فرد مبتلا پرسوجو میکنند.
قرارگیری در معرض تشعشع
پرتودرمانی قبلی به سر
قرارگرفتن در معرض پرتوهای یونیزان
افرادی که برای درمان مشکلات دیگری تحت پرتودرمانی قرار گرفتهاند، ممکن است در آینده در معرض خطر ابتلا به تومورهای مغزی باشند. اگر پرتودرمانی در دوران کودکی انجام شده باشد، احتمال ابتلا به تومور مغزی بیشتر است.
سن
بروز تومور مغزی با افزایش سن زیاد میشود.
اگرچه تومورهای مغزی میتوانند در هر سنی ایجاد شوند، اما انواع خاصی از آنها در گروههای سنی خاصی شیوع بیشتری دارند. بهعنوان مثال، مدولوبلاستوما بیشتر در کودکان ایجاد میشود. در مقابل، گلیوما اغلب بزرگسالان را مبتلا میکند.
اختلالات سیستم ایمنی
بیماریهایی که بر عملکرد سیستم ایمنی تأثیر میگذارند
تضعیف سیستم ایمنی به دلیل برخی بیماریها یا مصرف داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی ممکن است بهافزایش خطر ابتلا به تومورهای مغزی کمک کند.
فاکتورهای محیطی
قرارگرفتن در معرض مواد شیمیایی یا سموم خاص
خطرات شغلی
قرارگرفتن در معرض عوامل محیطی، مانند برخی مواد شیمیایی یا سموم، بهعنوان یک عامل بالقوه در ایجاد تومورهای مغزی شناخته شده است. فاکتورهای محیطی شغلی، به دلیل دائمی و پایداربودن، بیشتر با بروز بیماری در ارتباط هستند.
عوامل هورمونی
تغییرات و عدم تعادل هورمونی
در برخی موارد، عوامل هورمونی، مانند تغییرات هورمونی مرتبط با باروری، ممکن است عامل خطری برای ایجاد انواع خاصی از تومورهای مغزی، بهویژه آنهایی که در غده هیپوفیز ایجاد میشوند، باشد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه این عوامل ممکن است در ایجاد تومورهای مغزی نقش داشته باشند، اما اکثر موارد ابتلا، بدون علت قابل شناسایی رخ میدهند. درک انواع و علل بالقوه تومورهای مغزی، تنها اولینقدم بررسی این تومورها است. در بخش بعدی، علائم مرتبط با تومورهای مغزی را بررسی خواهیم کرد و به افراد و متخصصان مراقبتهای بهداشتی کمک میکنیم تا علائم هشداردهنده بالقوه را تشخیص دهند و بهموقع بهدنبال مراقبتهای پزشکی باشند.
تومور مغزی
علائم تومور مغزی چیست؟
درک علائم مرتبط با تومورهای مغزی برای تشخیص زودهنگام و مداخله پزشکی فوری ضروری است. این علائم بسته بهنوع، اندازه و محل تومور میتوانند بسیار متفاوت باشد. لازم است این موضوع را در نظر بگیرید که هرکدام از علائم زیر ممکن است به دلایل گوناگونی ایجاد شوند و نشانه انحصاری تومور مغزی محسوب نمیشوند. اما در صورتیکه هر کدام از این علائم در طول زمان بدتر شد، حتما لازم است به پزشک مراجعه گردد.
سردرد
سردردهای مداوم و شدید، یکی از علائم بارز بسیاری از تومورهای مغزی است. این سردردها ممکن است در صبح شدیدتر باشد و با حالت تهوع یا استفراغ همراه باشد. شدت و فراوانی سردردها میتواند متفاوت باشد و ممکن است همیشه با داروهای مسکن بدون نسخه آرام نشوند. تومورهای مرتبط: گلیوبلاستوم مولتی فرم (GBM)، آستروسیتوم، مننژیوم و سایر تومورهایی که باعث افزایش فشار داخل جمجمه میشوند.
تشنج
تشنجهای بدون دلیل، بهویژه در افرادی که سابقه تشنج ندارند، میتواند نشاندهنده تومور مغزی باشد. تغییر در الگو یا دفعات تشنجهای موجود نیز ممکن است نشاندهنده همین موضوع باشد. نوع تشنج میتواند بینشی در مورد محل تومور در مغز ارائه دهد. تومورهای مرتبط: گلیوما، بهویژه انواعی که لوب تمپورال را تحت تاثیر قرار میدهند، و همچنین، مننژیومها و تومورهای متاستاتیکی که بافت مغز را تحریک یا فشرده میکنند.
تغییرات شناختی
تومورهایی که نواحی مسئول عملکردهای شناختی را تحتتأثیر قرار میدهند، میتوانند منجر به مشکلات حافظه، مشکل در تمرکز و تغییر در قضاوت یا استدلال شوند. این تغییرات شناختی میتوانند ظریف و پیشرونده باشند و بر فعالیتهای روزانه و کیفیت کلی زندگی تأثیر بگذارند. تومورهای مرتبط: گلیوما، بهویژه انواعی که در لوبهای پیشانی یا گیجگاهی ایجاد میشود، میتوانند بر عملکردهای شناختی تأثیر بگذارند. مدولوبلاستوما در کودکان نیز ممکن است باعث تغییرات شناختی شود.
تغییرات شخصیتی یا خلقی
تغییرات رفتاری مانند تحریکپذیری، نوسانات خلقی، یا شروع افسردگی و اضطراب را میتوان با وجود تومور مغزی مرتبط دانست. تومورهایی که بر مراکز عاطفی و رفتاری تأثیر میگذارند ممکن است منجر به تغییرات قابل توجهی در شخصیت شوند. تومورهای مرتبط: تومورهای لوب پیشانی میتواند منجر به تغییرات خلقی شود. گلیوما در این ناحیه نیز اغلب با تغییرات شخصیتی همراه است.
مشکلات بینایی
تومورهای نزدیک عصب بینایی یا مسیرهای بینایی میتوانند باعث تاری، دوبینی یا حتی ازدستدادن جزئی یا کلی بینایی شوند. اختلالات بینایی ممکن است تدریجی یا ناگهانی باشد و هرگونه تغییر در بینایی باید بهسرعت توسط یک متخصص مراقبتهای بهداشتی ارزیابی شود. تومورهای مرتبط: مننژیومها، بهویژه آنهایی که نزدیک عصب بینایی هستند و گلیوماهایی که بر مسیرهای بینایی تأثیر میگذارند، میتوانند باعث اختلالات بینایی شوند.
تومور مغزی
تعادل و هماهنگی حرکت
تومورهای مخچه یا ساقه مغز میتوانند منجر به سرگیجه، مشکلات هماهنگی و تعادل شوند. افراد ممکن است در راهرفتن یا انجام کارهایی که نیاز به مهارتهای حرکتی ظریف دارند، دچار مشکل شوند. تومورهای مرتبط: تومورهای مخچه، مانند آستروسیتوما یا مدولوبلاستوما، میتوانند بر مهارتهای حرکتی تأثیر بگذارند و منجر به مشکلات تعادل و هماهنگی شوند.
تغییرات در گفتار یا شنوایی
تومورهایی که نواحی مرتبط با زبان و پردازش شنوایی را تحتتأثیر قرار میدهند، میتوانند بهصورت مشکل در صحبتکردن، گفتار نامفهوم یا تغییر در شنوایی ظاهر شوند. صدای زنگ در گوش (وزوز گوش) نیز ممکن است وجود داشته باشد. تومورهای مرتبط: تومورهایی که نواحی مرتبط با پردازش زبان و شنوایی را تحت تأثیر قرار میدهند، مانند گلیوما در لوب تمپورال یا شوانوم دهلیزی که بر عصب شنوایی تأثیر میگذارد.
تهوع و استفراغ
افزایش فشار داخل جمجمهای ناشی از تومور میتواند منجر به حالت تهوع و استفراغ غیرقابل توضیحی شود؛ بهخصوص در صبح یا با تغییر موقعیت. این علائم ممکن است با مشکلات گوارشی مرتبط نباشد و مداوم عود کنند. تومورهای مرتبط: تومورهایی که فشار داخل جمجمه را افزایش میدهند، مانند گلیوبلاستوما یا تومورهای متاستاتیک، میتوانند منجر به تهوع و استفراغ شوند. لازم است به این نکته دقت کنید که تظاهرات این علائم میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و وجود یک یا چند علامت لزوما وجود تومور مغزی را تایید نمیکند. با این حال، اگر این علائم در طول زمان باقی ماند یا بدتر شد، ضروری است که برای ارزیابی کامل به پزشک متخصص مراجعه کنید.
تومور مغزی
چگونه تومور مغزی تشخیص داده میشود؟
تشخیص تومور مغزی شامل استفاده از ابزارها و تکنیکهای مختلف پزشکی برای جمعآوری جامع اطلاعات است. فرآیند تشخیصی معمولاً بهشرح زیر است.
تاریخچه پزشکی و معاینه فیزیکی
پزشک متخصص با جمعآوری اطلاعات دقیق در مورد علائم، سابقه پزشکی و سابقه خانوادگی بیمار شروع میکند. یک معاینه فیزیکی کامل، از جمله ارزیابی عصبی، به شناسایی هرگونه علائم مشکل عصبی، مانند تغییر در رفلکسها یا ادراک حسی کمک میکند.
MRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی)
این تکنیکِ تصویربرداریِ غیرتهاجمی، تصاویر دقیق و با وضوح بالایی را از مغز ارائه میدهد. MRI بهویژه در تجسم بافتهای نرم بسیار پرکاربرد است و به شناسایی محل، اندازه و ویژگیهای تومور کمک میکند. این تکنیک از میدانهای مغناطیسی قوی و امواج رادیویی برای تولید تصاویر دقیق از بافتهای نرم مغز استفاده میکند.
تومور مغزی
سی تی اسکن (توموگرافی کامپیوتری)
سی تی اسکن ممکن است برای تجسم مغز و تشخیص ناهنجاریها، بهویژه تغییرات در ساختار استخوان استفاده شود. اگرچه به اندازه MRI برای بافت نرم مناسب نیست، اما این روش نیز در شرایط خاص ارزشمند است. سی تی اسکن از اشعه ایکس برای ایجاد تصاویر مقطعی از مغز استفاده میکند.
بیوپسی
در مواردی که اطلاعات بیشتری در مورد نوع و درجه تومور مورد نیاز است، ممکن است بیوپسی انجام شود. در این شرایط نمونه کوچکی از بافت تومور استخراج و در آزمایشگاه آنالیز میشود. تکنیکهای بیوپسی استریوتاکتیک (Stereotactic biopsy techniques) از راهنمای تصویربرداری برای هدف قراردادن دقیق تومور استفاده میکنند و تهاجم را به حداقل میرسانند.
بررسی مایع مغزی نخاعی
برای بهدست آوردن و آنالیز مایع مغزی نخاعی، پزشک متخصص با استفاده از تکنیکی خاص، مقداری از مایع نخاعی را از کمر و از اطراف ستون فقرات بیرون میکشد. این مایع، مغز و نخاع را احاطه کرده است و ناهنجاریهایی که در ترکیب آن ایجاد میشود، ممکن است نشاندهنده وجود تومور باشد. این موضوع بهویژه در مورد تومورهای مغزی که سیستم عصبی مرکزی را درگیر میکنند، صادق است.
بررسیهای روانشناختی و عصبی (Neuropsychological Testing)
این تستها برای ارزیابی عملکردهای شناختی مانند حافظه، توجه و حل مسئله طراحی شدهاند. Neuropsychological Testing به شناسایی هرگونه تغییر یا نقص ناشی از تومور کمک میکند و به درک تأثیر آن بر تواناییهای شناختی فرد کمک میکند.
الکتروانسفالوگرام (EEG)
EEG فعالیت الکتریکی مغز را با ثبت الگوهای امواج مغزی اندازهگیری میکند. این آزمایش بهویژه در شناسایی الگوهای غیرطبیعی مرتبط با تشنج یا سایر شرایط عصبی که ممکن است با وجود تومور مغزی مرتبط باشد، مفید است. پس از تایید تشخیص، آزمایشهای اضافی مانند آزمایش ژنتیک ممکن است برای ارائه اطلاعات بیشتر در مورد ویژگیهای خاص تومور انجام شود. اطلاعات جمعآوریشده از این ابزارهای تشخیصی، پزشک را قادر میسازد تا با در نظر گرفتن عواملی مانند نوع تومور، محل و سلامت کلی، یک برنامه درمانی مناسب متناسب با نیازهای فرد تنظیم کند.
مغز
علائم تومور مغزی در نوجوانان
به دلیل شرایط خاص این گروه سنی و این واقعیت که برخی از علائم ممکن است با تغییرات هورمونی معمول اشتباه گرفته شوند، شناسایی علائم تومور مغزی در نوجوانان سخت و چالشبرانگیز است. با این وجود، اطلاع از علائم بالقوهای که ممکن است نشاندهنده وجود تومور مغزی باشد برای والدین و معلمان بسیار ضروری است. علائم تومور مغزی در نوجوانان در اکثر مواقع مشابه علائمیاست که در بزرگسالان وجود دارد؛ اما برخی از علائم و تظاهرات در این گروه سنی رایجتر هستند.
تغییر در عملکرد تحصیلی
کاهش عملکرد تحصیلی یا تغییر در تواناییهای شناختی، مانند مشکل در تمرکز یا بهخاطر سپردن، ممکن است نشاندهنده نوعی از تومور مغزی باشد که بر نواحی مسئول یادگیری و حافظه تأثیر میگذارد. تومورهای مرتبط: گلیوما، بهویژه آنهایی که در لوب پیشانی یا گیجگاهی قرار دارند، ممکن است بر عملکردهای شناختی و عملکرد تحصیلی تأثیر بگذارند.
تغییرات شخصیتی و رفتاری
نوجوانان مبتلا به تومورهای مغزی ممکن است تغییرات شخصیتی، نوسانات خلقی یا تغییر در رفتار را نشان دهند. این تغییرات ممکن است با نوسانات خلقی معمول نوجوانان اشتباه گرفته شود. تومورهای مرتبط: تومورهایی که بر لوب فرونتال تأثیر میگذارند ممکن است بر شخصیت و رفتار تأثیر گذاشته و منجر به تغییرات قابل توجهی در نحوه تعامل نوجوان با دیگران شود.
عدم تعادل هورمونی
برخی از تومورهای مغزی میتوانند تعادل هورمونی را مختل کنند و منجر به تغییراتی در رشد مرتبط با بلوغ شوند؛ مانند بلوغ تاخیری یا زودرس، تغییر در الگوهای قاعدگی یا رشد غیرطبیعی. بیشتر بخوانید:سیاتیک چیست؟ علائم و روش های درمان آن تومورهای مرتبط: تومورهای هیپوفیز، از جمله انواع فعال و غیرفعال، میتوانند بر تنظیم هورمونی تأثیر گذاشته و علائم مختلفی را ایجاد کنند.
سردرد و حالت تهوع
سردردهای مداوم، به ویژه اگر با حالت تهوع یا استفراغ همراه باشد، ممکن است نگرانکننده باشد. تمایز بین سردردهای معمولی نوجوانان و سردردهایی که ممکن است نشاندهنده افزایش فشار داخل جمجمه باشند، سخت اما ضروری است. تومورهای مرتبط: گلیوماها، بهویژه آنهایی که بر روی مغز تأثیر میگذارند، ممکن است منجر به سردرد و حالت تهوع در نوجوانان شود.
تشنج
تشنجهای غیرقابل توضیح یا تغییر در تعداد و الگوی تشنجهای موجود میتواند نشانه تومور مغزی در نوجوانان باشد. تومورهای مرتبط: گلیوما، بهویژه انواعی که بر لوب گیجگاهی تأثیر میگذارد، ممکن است احتمال تشنج را در نوجوانان افزایش دهند.
اختلالات بینایی
تغییرات در بینایی، مانند تاری دید یا دوبینی، ممکن است نشان.دهنده تومور مغزی باشد که بر عصب بینایی یا مسیرهای بینایی نوجوان تأثیر گذاشته است. تومورهای مرتبط: گلیوماها و مننژیومهای خاصی که بر مسیرهای بینایی تأثیر میگذارند، میتوانند منجر به اختلالات بینایی در نوجوانان شوند.
تومور مغزی در زنان باردار
تومور مغزی در زنان باردار
تشخیص و مدیریت تومورهای مغزی در زنان باردار چالشهای خاصی دارد، زیرا سلامت مادر و جنین باید بهدقت مورد توجه قرار گیرد. بروز تومور مغزی در دوران بارداری نادر است، اما اگر روی دهد برای درمان نیازمند یک رویکرد چندرشتهای از متخصص زنان و زایمان، جراح مغز و اعصاب و انکولوژیست است. تشخیص و درمان تومور مغزی در خانمهای باردار با چالشهای زیر همراه است.
مشکلات تشخیص
فرآیند تشخیص باید با احتیاط انجام شود تا از آسیب احتمالی به جنین در حال رشد جلوگیری گردد. برخی از تکنیکهای تصویربرداری، مانند MRI، در دوران بارداری بیخطر هستند؛ اما زمان و دفعات سایر آزمایشهای تشخیصی باید مدیریت شود. در این شرایط پزشک متخصص بین تشخیص دقیق و بهحداقل رساندن خطرات احتمالی برای جنین تعادل ایجاد میکند. همکاری نزدیک بین متخصصین زنان و زایمان و جراح مغز و اعصاب برای تعیین مناسبترین روش تشخیصی ضروری است.
مشکلات درمان
تعیین درمان مناسب خانم باردار مبتلا به تومور مغزی مستلزم بررسی دقیق سن حاملگی، نوع تومور و خطرات احتمالی برای مادر و جنین است. در برخی موارد، ممکن است لازم باشد تحت هر شرایطی مادر درمان شود، اما گاهی میتوان درمان را تا بعد از زایمان بهتاخیر انداخت. عواملی مانند محل و اندازه تومور و همچنین، سرعت رشد آن بر تصمیمات درمانی پزشکان تاثیر دارند.
مداخلات جراحی
ممکن است برداشتن تومور با جراحی ضروری باشد. تصمیمگیری برای انجام عمل جراحی در دوران بارداری به عوامل مختلفی از جمله زمان بارداری، نوع تومور و فوریت بستگی دارد. از آنجا که جراحی مستلزم بیهوشی و مصرف داروهای مختلف است، بهتر است تا حد امکان آن را به بعد از دوران حاملگی منتقل کرد.
پرتودرمانی و شیمیدرمانی
استفاده از پرتودرمانی و برخی از عوامل شیمیدرمانی خطرات بالقوهای برای جنین در حال رشد ایجاد میکند. بنابراین، این روشهای درمانی معمولاً در دوران بارداری با احتیاط انجام میشوند.
نظارت و پیگیری زنان باردار مبتلا به تومور
زنان باردار مبتلا به تومورهای مغزی نیاز به نظارت دقیق در طول بارداری و دوره پس از زایمان دارند. این نظارت شامل تصویربرداری منظم و ارزیابی سلامت جنین است. نظارت دقیق به پزشک کمک میکند که از سلامت جنین و به موقع انجامشدن اقدامات درمانی مادر مطمئن شود. تنها با نظارت دقیق میتوان این دو را در کنار هم پیگیری کرد.
برنامهریزی زایمان
برنامهریزی برای زایمان یک جنبه حیاتی در مدیریت تومورهای مغزی در زنان باردار است. در برخی موارد، ممکن است زایمان زودرس توصیه شود؛ اما گاهی میتوان زایمان را در موعد خود انجام داد. چنانچه وضعیت مادر مناسب نباشد و نیاز به اقدامات تهاجمی بیشری برای کنترل تومور وجود داشته باشد، معمولا زایمان زودرس توصیه میشود.
مراقبتهای پس از زایمان
مراقبتهای پس از زایمان شامل نظارت مداوم بر سلامت مادر و تأثیر تغییرات هورمونی بر تومور مغزی است. از آنجاکه تغییرات هورمونی پس از زایمان ممکن است بر رشد تومور تاثیر بگذارد، لازم است مادر بلافاصله پس از زایمان تحت مراقبت قرار بگیرد. از این گذشته، معمولا انجام اقدامات تهاجمی پس از زایمان امکانپذیر است و مادر میتواند شیمیدرمانی یا رادیوتراپی را شروع کند.
درمان تومور مغزی
روشهای درمان تومور مغزی بسته بهعواملی مانند نوع تومور، محل آن، اندازه و سلامت کلی بیمار متفاوت است. روشهای اولیه درمان شامل جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی است. علاوه بر این، روشهای تازهای مانند درمان هدفمند و ایمونوتراپی، در موارد خاص، امیدوار کننده هستند. بیایید هر روش درمانی را با جزئیات بررسی کنیم.
عمل جراحی
جراحی شامل برداشتن تومور یا کاهش اندازه آن است. هدف جراحی کاهش علائم، کاهش فشار روی مغز و گرفتن نمونه بافت برای تشخیص و درجهبندی تومور است. جراح مغز و اعصاب جراحی را با استفاده از دوربین راهنما انجام میدهد تا با کمترین آسیب، محل دقیق تومور را پیدا کرده و آن را بردارد. گستردگی جراحی وابسته بهعواملی مانند اندازه تومور، محل قرارگیری و کپسولهبودن یا نفوذ تومور به بافتهای اطراف است. در برخی موارد، به دلیل نزدیکی تومور به ساختارهای مهم مغز، برداشتن کامل امکانپذیر نیست.
پرتو درمانی
پرتودرمانی، اشعه ایکس پرانرژی یا دیگر اشکال تشعشع را برای هدف قراردادن، تخریب یا کوچککردن سلولهای تومور استفاده میکند. این روش اغلب پس از جراحی برای از بین بردن سلولهای سرطانی باقیمانده یا بهعنوان درمان اولیه برای تومورهایی که دسترسی به آنها از طریق جراحی دشوار است، استفاده میشود. انواع پرتودرمانی:
تشعشع پرتو خارجی (External Beam Radiation): در این روش، تشعشعات هدفمند با استفاده از دستگاهی خاص از خارج بدن به سمت تومور ارسال میشوند. تکنیکهای مدرن، مانند پرتودرمانی تعدیلشده باشدت (IMRT)، امکان تابش پرتوهای متمرکز را فراهم میکند.
رادیوسرجری استریوتاکتیک (Stereotactic Radiosurgery): علیرغم نامش، این روش شامل جراحی نیست؛ بلکه دوز بالایی از اشعه را به یک هدف خاص در مغز میرساند. رادیوسرجری استریوتاکتیک اغلب برای تومورها یا ضایعات کوچک استفاده میشود.
براکی تراپی (Brachytherapy): در این روش، منابع رادیواکتیو مستقیماً در داخل یا بسیار نزدیک تومور قرار میگیرند. براکی تراپی، بافتهای سالم اطراف را تا حد ممکن از اشعه مصون میکند.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی شامل استفاده از داروهایی است که سلولهای در حال تقسیم سریع، از جمله سلولهای سرطانی را هدف قرار داده و میکشد. این روش اغلب بهصورت سیستمیک تجویز میشود. داروهای تجویزشده در سراسر بدن گردش میکنند تا به سلولهای سرطانی در هر کجا که هستند برسد. بسته بهنوع تومور مغزی، شیمیدرمانی ممکن است بهصورت خوراکی یا داخل وریدی انجام شود. در برخی موارد، داروهای شیمی درمانی مستقیماً از طریق کاتتر به مایع مغزی نخاعی تزریق میشوند. این روش بهعنوان «شیمیدرمانی داخل نخاعی» (intrathecal chemotherapy ) نیز شناخته میشود.
درمان ترکیبی
ممکن است چندین داروی شیمیدرمانی بهصورت ترکیبی برای افزایش اثربخشی استفاده شوند. شیمیدرمانی معمولاً برای تومورهایی استفاده میشود که احتمال بیشتری برای پاسخ به درمان سیستمیک دارند.
درمان هدفمند (Targeted Therapy)
درمان هدفمند بر مولکولهای خاصی که در رشد و بقای سلولهای سرطانی نقش دارند، تمرکز دارد. هدف این درمان، مختلکردن مسیر سیگنالهایی است که از رشد تومور حمایت میکند. درمان هدفمند در ضمن از بین بردن سلولهای سرطانی، آسیب به سلولهای سالم را به حداقل میرساند. ممکن است از داروهای هدفمند مختلفی برای این نوع درمان استفاده شود. مولکولهای کوچک مهارکننده (small-molecule inhibitors) و آنتیبادیهای مونوکلونال (monoclonal antibodies) از جمله همین مواد هستند. بهعنوان مثال، بواسیزوماب (bevacizumab) مانع از تشکیل رگهای خونی میشود و ایماتینیب (imatinib) آنزیمهای تیروزین کیناز خاصی را مهار میکند. درمان هدفمند اغلب با ویژگیهای مولکولی تومور هماهنگ میشود. آزمایش ژنتیکی برای شناسایی جهشها یا تغییرات خاصی که میتوانند به وسیله دارو اعمال گردد، انجام میشود.
ایمونوتراپی
ایمونوتراپی سیستم ایمنی بدن را برای شناسایی و حمله به سلولهای سرطانی تحریک و گاهی مهار میکند. Immune checkpoint inhibitors، سلولدرمانی سازگار (adoptive cell therapy) و واکسنهای سرطان از جمله رویکردهای ایمنی درمانی هستند که برای تومورهای مغزی مورد استفاده قرار میگیرند.
Immune checkpoint inhibitors: داروهایی مانند پمبرولیزوماب و نیولوماب، Immune checkpoint را مسدود میکنند و با این کار موانع را از پیش روی سیستم ایمنی برداشته و به آن اجازه میدهند سلولهای سرطانی را هدف قرار داده و از بین ببرند.
سلولدرمانی سازگار (adoptive cell therapy): این روش شامل استخراج سلولهای ایمنی (معمولاً سلولهای T) از بیمار، اصلاح آنها برای افزایش فعالیت ضدپتومور و سپس تزریق مجدد آنها به بیمار است.
واکسنهای سرطان: واکسنها برای تحریک سیستم ایمنی برای شناسایی و حمله به آنتیژنهای تومور طراحی شدهاند.
مهارکنندههای آنژیوژنز
مهارکنندههای رگزایی، مانع تشکیل رگهای خونی جدیدی میشوند که تومورها برای رشد به آن نیاز دارند. این داروها با مهار رگزایی، خونرسانی به تومور را قطع کرده و توانایی آن برای رشد را مختل میکنند. مثال: بواسیزوماب (Bevacizumab ) یک داروی ضدرگزایی است که معمولا در درمان برخی از تومورهای مغزی، بهویژه گلیوبلاستوما مولتی فرم (GBM) استفاده میشود.
هیپرترمیدرمانی
هایپرترمیشامل گرمکردن بافت تومور برای افزایش اثرات پرتودرمانی یا سایر درمانها است. دمای بالا میتواند سلولهای سرطانی را نسبت به تشعشع حساستر کرده و یا بهطور مستقیم به آنها آسیب برساند. روشها: تکنیکهای مختلفی از جمله اپلیکاتورهای خارجی، سونوگرافی متمرکز و دستگاههای کاشتهشده میتوانند برای افزایش دمای تومور مغزی استفاده شوند. هایپرترمی اغلب بهعنوان یک مکمل برای درمانهای دیگر استفاده میشود.
ژندرمانی
هدف ژندرمانی، معرفی، جایگزینی یا تقویت ژنهای درون سلولهای سرطانی تومور مغزی برای مهار رشد یا القای مرگ سلولی است. این رویکرد هنوز در مرحله آزمایشی برای تومورهای مغزی است. ناقلهای ویروسی یا سایر سیستمهای انتقال برای واردکردن ژنهای درمانی بهداخل سلولهای تومور مغزی استفاده میشوند. این ژنها ممکن است برای تولید پروتئینهایی طراحی شده باشند که رشد تومور را مهار کرده یا پاسخ ایمنی را تحریک میکنند.
افراد در معرض خطر تومورهای مغزی
تومورهای مغزی میتوانند در هر سن، جنس یا پیشینهای ایجاد شوند. اما برخی از افراد نسبت به دیگران بیشتر در معرض خطر قرار دارند. با این حال، در معرض خطربودن به این معنا نیست که آنها حتما به تومور مغزی مبتلا میشوند؛ زیرا بسیاری از افرادی که دچار این عارضه شدهاند، هیچ عاملی خطری ندارند. در هرصورت با شناسایی افرادی که در معرض خطر تومورهای مغزی هستند، میتوان با تغییر سایر عوامل خطر، احتمال ابتلا را بهحداقل رساند.
سابقه خانوادگی و عوامل ژنتیکی
سابقه خانوادگی تومورهای مغزی ممکن است خطر را افزایش دهد، زیرا نشاندهنده یک استعداد ژنتیکی بالقوه است. برخی از سندرمهای ژنتیکی مانند نوروفیبروماتوز، سندرم Li-Fraumeni و بیماری فون هیپل-لیندو با افزایش خطر تومورهای مغزی مرتبط هستند.
قرارگیری در معرض تشعشع
قرارگرفتن در معرض پرتوهای یونیزان، بهویژه در دوران کودکی، یک عامل خطر شناختهشده برای تومورهای مغزی است. افرادی که در دوران کودکی دچار سرطان و یا بیماری دیگری شدهاند و از پرتودرمانی استفاده کردهاند، در معرض ابتلا به تومور مغزی هستند.
جنسیت
برخی از انواع تومورهای مغزی دارای الگوهای جنسیتی خاص هستند. به عنوان مثال، مننژیوم در زنان شایعتر است؛ در حالی که گلیوما، از جمله گلیوبلاستوما مولتی فرم، در مردان کمی بیشتر از زنان است.
استفاده از تلفن همراه
رابطه بین استفاده از تلفن همراه و تومور مغزی سالها است که در حال بررسی است. اگرچه هنوز مطالعات، شواهد قطعی ارائه نکردهاند، اما برخی تحقیقات ارتباط بالقوهای را بین استفاده از تلفن همراه و تومور مغزی، بهخصوص با استفاده طولانیمدت از گوشی نشان دادهاند. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تایید ارتباط قطعی مورد نیاز است.
مواجهه با مواد شیمیایی
مطالعات مختلف مواجهه شغلی با مواد شیمیایی خاص، مانند وینیل کلرید، فرمالدئید، و آفتکشهای خاص را بررسی کردهاند تا به ارتباط آنها با تومور مغزی پی ببرند. با این حال، شواهد اغلب غیرقطعی هستند و تحقیقات بیشتری برای پاسخ قطعی مورد نیاز است.
وضعیت سیستم ایمنی
مشکلاتی که سیستم ایمنی را تضعیف میکند، مانند HIV/AIDS یا سرکوب سیستم ایمنی بهدنبال پیوند اعضا، ممکن است در افزایش خطر برخی تومورهای مغزی، بهویژه لنفوم اولیه سیستم عصبی مرکزی نقش داشته باشد.
سابقه سرطان قبلی
افرادی که سابقه سرطانهای متاستاتیک مغزی را داشتهاند ممکن است در معرض خطر ابتلا به تومورهای ثانویه مغزی باشند. این تومورها از سایر قسمتهای بدن منشاء گرفته و به مغز مهاجرت میکنند.
مراقبتهای بعد از درمان تومور مغزی
بازگشت به زندگی یک بیمار مبتلا به تومور مغزی، فراتر از مرحله درمان است و مراقبتهای پس از درمان نیز در آن نقش زیادی دارند. مراقبتهای کافی پس از درمان برای بهینهسازی کیفیت زندگی بیمار ضروری هستند. در اینجا این مراقبتها آورده شدهاند. پیگیری پزشکی پس از اتمام درمان تومور مغزی، بیمار باید در فواصل زمانی منظم توسط پزشک متخصص چکآپ شود تا از عودنکردن تومور اطمینان حاصل گردد. این قرار ملاقاتها ممکن است شامل معاینات بالینی، مطالعات تصویربرداری (MRI یا سی تی اسکن) و تستهای آزمایشگاهی باشد. دفعات و فواصل ویزیتهای بعدی بر اساس نوع تومور، درمان دریافتی و سلامت کلی فرد متفاوت است.
توانبخشی شناختی
بسیاری از بازماندگان تومور مغزی ممکن است از تغییرات شناختی ناشی از تومور یا درمانها رنج ببرند. هدف از توانبخشی شناختی بررسی این تغییرات و بهبود عملکرد شناختی، حافظه، توجه و مهارتهای حل مسئله است. برنامههای توانبخشی شناختی ممکن است شامل فعالیتها، تمرینها و استراتژیهایی مانند گفتار درمانی، کار درمانی و… باشد.
حمایت عاطفی و روانی
مقابله و جبران عواقب عاطفی تشخیص و درمان تومور مغزی یک جنبه حیاتی از مراقبتهای پس از درمان تومور مغزی است. حمایت عاطفی و روانیاجتماعی به بیماران کمک میکند تا وضعیت روحی بهتری را تجربه کنند. گروههای حمایتی، مشاوره و رواندرمانی میتواند بستری را برای افراد فراهم کنند تا تجربیات خود را بهاشتراک بگذارند؛ احساسات خود را ابراز کنند و راهنمایی دریافت کنند. مددکاران اجتماعی و روانشناسان نقش کلیدی در ارائه حمایت عاطفی و رسیدگی به مشکلات مربوط به سلامت روان دارند.
توانبخشی فیزیکی
درمانهای تومور مغزی، از جمله جراحی و پرتودرمانی، میتوانند بر عملکرد فیزیکی و تحرک، تأثیر بگذارند. توانبخشی فیزیکی بر بازیابی قدرت، هماهنگی و بهزیستی کلی بدن تمرکز دارد. فیزیوتراپیستها به بیماران کمک میکنند تا تعادل، هماهنگی و قدرت عضلانی خود را با استفاده از ورزش و دستگاههای فیزیوتراپی بهبود دهند.
مدیریت دارو
برخی از افراد ممکن است برای مدیریت علائم، کنترل درد یا رفع عوارض جانبی درمان تومور مغزی به مصرف داروی مداوم نیاز داشته باشند. مدیریت صحیح دارو برای اطمینان از عودنکردن بیماری و عوارض ناشی از آن ضروری است. این داروها ممکن است شامل مسکن، داروهای ضدتشنج یا داروهایی برای مدیریت سایر عوارض جانبی مرتبط با درمان باشند.
نظارت و مدیریت اثرات دیرهنگام
اثرات دیرهنگام درمان تومور مغزی، مانند تغییرات ناشی از تشعشع یا کمبود هورمون، ممکن است ماهها یا سالها پس از اتمام درمان آشکار شود. نظارت و مدیریت این اثرات دیررس برای سلامتی طولانیمدت بسیار مهم است. معاینات پزشکی معمول و ارتباط مداوم با تیم مراقبتهای بهداشتی به شناسایی و درمان عوارض دیررس کمک میکند. مداخله ممکن است شامل درمانهای اضافی، اصلاح شیوه زندگی یا درمانهای حمایتی باشد.
حمایت از مراقبین
رفاه مراقبین برای مراقبت کلی فردی که بهتازگی از تومور مغزی نجات یافته است، لازم است. ارائه پشتیبانی به مراقبین کمک میکند تا چالشهای مراقبت را پشت سر بگذارند و سلامت خود را حفظ کنند.
آموزش و توانمندسازی
آموزش به بازماندگان تومور مغزی قدرت میدهد تا فعالانه کارهای شخصی خود را انجام دهند، اثرات بالقوه بلندمدت را درک کنند و در مورد شیوه زندگی و انتخابهای سلامتی خود تصمیمگیری آگاهانهای داشته باشند.
سخن آخر
بهطور کلی، درک تومورهای مغزی شامل کشف پیچیدگیهای انواع، علائم، درمانها و مراقبتهای پس از درمان است. ما در این مقاله عوامل مختلف خطر، از سن و ژنتیک گرفته تا قرارگرفتن در معرض عوامل محیطی را بررسی کردیم و ماهیت چندوجهی این شرایط را روشن ساختیم. همچنین، تعداد زیادی از انواع مختلف تومورهای مغزی را معرفی کردیم و روشهای تشخیص و درمان آنها را بهطور کامل توضیح دادیم. سفر یک بیمار تومور مغزی فراتر از تشخیص و درمان است و بر نقش حیاتی مراقبتهای پس از درمان تاکید دارد. این مراقبت شامل نظارت پزشکی، توانبخشی شناختی و فیزیکی، حمایت عاطفی و آموزش است که هدف آن بهینهسازی رفاه کلی بازماندگان است. اگر دچار تومور مغزی هستید و یا خود یا عزیزانتان بهتازگی از این بیماری بهبود یافتهاید، توصیههای این مقاله میتواند کمک زیادی به درک شرایط و اقدامات مفیدی که لازم است انجام دهید، بکند.
نارسایی قلبی (CHF) بیماری است که میلیونها نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند. این عارضه زمانی رخ میدهد که قلب نتواند خون را بهطور موثر و کاملا به بیرون پمپاژ کند. پمپاژنشدن کامل خون، علائم و مشکلات زیادی را ایجاد میکند که میتواند بر زندگی روزمره تاثیر بگذارد. این مطلب جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد، در صورت مشکل به دکتر قلب و عروق مراجعه کنید. در صورت درماننشدن، نارسایی قلبی میتواند سبب مرگ شود. در این مقاله، مفهوم نارسایی قلبی، تشخیص، علائم و روشهای درمانی آن را بررسی میکنیم.
نارسایی قلب چیست؟
همانطور که در مقدمه به آن اشاره شد، نارسایی قلبی بیماری است که در آن قلب قادر به پمپاژ موثر خون نیست. کافی نبودن خون خارجشده از قلب سبب میشود که اکسیژن و غذای کافی به بافتها و اندامهای مختلف بدن نرسد. قلب یک اندام عضلانی است که مانند یک پمپ عمل میکند و هنگامی که ضعیف میشود، نمیتواند عملیات پمپاژ خود را درست انجام دهد و خون کافی را با شدتی بیرون دهد که به همه قسمتها برسد. نارسایی قلبی زمانی ایجاد میشود که ماهیچه قلب در اثر بیماریهایی مانند مشکلات عروق کرونر، فشار خون بالا یا آسیب ناشی از حمله قلبی، ضعیف شود. وقتی که قلب ضعیف میشود، برای پمپاژ موثر و کافی تلاش بیشتری میکند و بنابراین، بیشتر خسته میشود. از طرف دیگر، برای جبران، بدن مکانیسمهای خاص دیگری را فعال میکند. برای مثال هورمونهایی را ترشح میکند که میتوانند ضربان قلب را سریعتر کرده و مایعات را در بدن زیاد کنند. درست است که این مکانیزمها در کوتاهمدت موثر هستند، اما در طول زمان سبب مشکل میشوند. بهعنوان مثال، افزایش احتباس مایعات در بدن میتواند منجر به جمعشدن آب در ریهها و سایر قسمتهای بدن شود و علائمی مانند تنگی نفس و تورم ایجاد کند. علاوه.بر این قلب هم ممکن است بزرگ شود یا شکل آن تغییر کند؛ زیرا برای پمپاژ خون، بسیار تلاش میکند و این مقدار تلاش با ساختار آن سازگار نیست.
انواع نارسایی قلب
نارسایی قلبی را بهشیوههای مختلفی تقسیمبندی میکنند. یکی از انواع تقسیمبندی، نارسایی سیستولیک قلب (Systolic Heart Failure) و نارسایی قلبی دیاستولیک (Diastolic Heart Failure) است. این طبقهبندی براساس مرحلهای از چرخه عملکرد قلبی است که در آن عملکرد پمپاژ قلب دچار مشکل میشود. بیایید این دو نوع نارسایی را با هم بررسی کنیم.
نارسایی سیستولیک قلب
در نارسایی سیستولیک قلب، توانایی قلب برای انقباض و پمپاژ موثر خون دچار مشکل میشود. در این مشکل، بطن چپ (یعنی قسمت پایینی و چپ قلب) که محفظه اصلی پمپاژ قلب محسوب میگردد، ضعیف شده و در نتیجه نمیتواند با هر انقباض، مقدار کافی خون را بیرون بفرستد و به قسمتهای مختلف بدن برساند. دلیل نارسایی سیستولیک قلب مشکلاتی است که به خود عضله آسیب وارد میکند، مانند بیماری عروق کرونر قلب، حملات قلبی یا کاردیومیوپاتی متسع (dilated cardiomyopathy.).
2 نارسایی قلبی دیاستولیک
نارسایی دیاستولیک قلب زمانی رخ میدهد که عضله قلب سفت میشود و بطن چپ که در قسمت قبلی درباره آن صحبت کردیم، نمیتواند در مرحله استراحت چرخه قلبی (دیاستول) به اندازه کافی با خون پر شود. وقتی قلب بهاندازه کافی با خون پر نمیشود، پس خون کافی برای پمپاژ در اختیار ندارد و خونرسانی، مجددا کاهش مییابد. علت این مشکل، بیماریهایی مانند فشار خون بالا، کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک (hypertrophic cardiomyopathy)، یا کاردیومیوپاتی محدودکننده (restrictive cardiomyo) است که همگی سبب میشوند که قلب از خون پر نشود. توجه به این نکته ضروری است که نارسایی قلبی یک بیماری پیچیده است و در بسیاری از موارد، بیماران، ترکیبی از نارسایی سیستولیک و دیاستولیک را دارند. علاوهبر این، نارسایی قلبی را میتوان بر اساس قسمتی از قلب که دچار آسیب شده است به دو دسته زیر تقسیم کرد.
نارسایی قلبی سمت چپ
در این حالت، سمت چپ قلب که خون را به همه قسمتهای بدن غیر از ریه میرساند، قادر به پمپاژ موثر خون نیست. بنابراین، خون در قسمت چپ جمع میشود و جای کافی برای خونی که از ریهها وارد قلب میشوند وجود ندارد. در این شرایط، خون دوباره به ریهها برمیگردد و سبب میشود ریهها به اصطلاح «آب بیاورند»
نارسایی قلبی سمت راست
در این مشکل سمت راست قلب، که وظیفه آن رساندن خون به ریهها است، نمیتواند خون را بهطور کافی و موثر به ریهها پمپاژ کند. در نتیجه خون در سمت راست قلب جمع میشود. از آنجا که خونی که از سراسر بدن به قلب برمیگردد، بهسمت راست وارد میشود، تجمع خون اضافی که نتوانسته است به قلب راه یابد، سبب میشود که جا برای خونی که وارد این قسمت میشود تنگ گردد. در نتیجه خون به داخل رگها پس زده و وارد بافتها میشود. در این شرایط مایعات در قسمتهای مختلف بدن مخصوصا شکم و پاها تجمع پیدا میکند. دلیل تجمع مایعات هم این است که مایعات موجود در رگهای خونی که پر از خون هستند، به تدریج از دیواره رگها خارج شده و در بافتها جمع میشوند. علاوهبر تقسیمبندیهای بالا، نارسایی قلبی را بسته به مدت زمان و چگونگی شروع علائم، میتوان دو دسته حاد و مزمن هم تقسیم کرد. در نوع حاد، علائم به یکباره شروع میشود، اما در نوع مزمن، علائم بهآهستگی شروع میشود و بهتدریج پیش میرود.
علائم نارسایی قلبی
علائم و نشانههای نارسایی قلبی میتوانند بسیار متعدد باشند. اما نشانههای معمول بهشرح زیر هستند:
تنگی نفس
ارتوپنه (تنگی نفس در حالت دراز کشیده)
تنگی نفس شبانه
کاهش تحمل ورزش، بیحالی، خستگی
سرفههای شبانه
خسخس سینه
تورم مچ پا
بیاشتهایی
کاشکسی و تحلیل عضلانی
ضربان سریع قلب
افزایش فشار ورید ژوگولار
تهوع یا خسخس سینه
ادم (تورم پاها، دستها و… در اثر تجمع مایعات)
هپاتومگالی (بزرگشدن کبد)
آسیت (تجمع مایع در شکم)
ما در اینجا، علت برخی از علائمی که در قسمت بالا نام بردیم را توضیح میدهیم. تنگی نفس بهدنبال فعالیت، یک علامت تکرارشونده و واضح در نارسایی قلبی است، این علامت در همه افراد رایج است، اما در بیمارانی که مشکلات ریوی دارند بیشتر است. بنابراین، علامت تنگی نفس برای تشخیص این عارضه بسیار مهم است، اما پزشک علامتهای دیگری را نیز بررسی میکند. «ارتوپنه» یک علامت خاصتر است؛ یک اصطلاح پزشکی برای توصیف تنگی نفسی که هنگام دراز کشیدن رخ میدهد. افرادی که علامت ارتوپنه را دارند، اغلب مجبورند خود را روی بالش بیندازند یا صاف بنشینند تا راحتتر نفس بکشند. تنگی نفس شبانه حملهای، یک علامت دیگر است که بهصورت تنگی نفس ناگهانی موقع خواب رخ میدهد. علت آن هم افزایش فشار پرشدن بطن چپ (به دلیل توزیع مجدد مایع شبانه و افزایش بازجذب کلیوی) است. درد قفسه سینه شبانه، نیز ممکن است علامت نارسایی قلبی باشد . خستگی و بیحالی در نارسایی مزمن قلبی تا حدی به مشکلات عضله اسکلتی که به دلیل آزادسازی زودرس لاکتات، اختلال در جریان خون عضلانی مربوط میشود. بهعبارت دیگر، وقتی خون به عضلات نمیرسد، مواد مضری از جمله لاکتات که در اثر فعالیت در عضله جمع میشوند، نمیتوانند از آن خارج شوند. در این شرایط فرد احساس خستگی میکند. نرسیدن خون کافی به عضله هم این مشکل را تشدید میکند. کاهش جریان خون مغزی هم ممکن است گاهی به خوابآلودگی و گیجی منجر شود.
علائم نارسایی قلبی در زنان
علائم معمول نارسایی قلبی در زنان و مردان شبیه است. اما این بیماری در زنان نگرانکنندهتر از مردان است.دلیل آن هم این است که علائم زنان میتواند گاهی متفاوت باشد. مردان بیشتر به درد قفسه سینه کلاسیک مبتلا میشوند. اما زنان بیشتر احتمال دارد که تظاهرات غیرمعمول داشته باشند برای مثال علائمی مانند تنگی نفس، حالت تهوع و خستگی در زنان بیشتر است. این علائم متفاوت میتواند منجر به تشخیص نادرست در زنان یا تشخیص اشتباه شود. در بسیاری از موارد، بیماری قلبی زنان بهعنوان مشکلات گوارشی یا اضطراب طبقهبندی میشود. زنان همچنین، اغلب به دلیل انکار، شرم یا خجالت علائم خود را نادیده میگیرند و همه اینها سبب میشود که خطرات برای آنها بیشتر شود. ما در اینجا علائمی که در زنان بیشتر از مردان دیده میشود، آوردهایم:
خستگی: زنان مبتلا به نارسایی قلبی ممکن است دچار خستگی غیرعادی یا کاهش سطح انرژی شوند.
تنگی نفس: سختی تنفس بهخصوص در حین فعالیت بدنی یا در حالت درازکشیدن در زنان بیشتر از مردان است.
ناراحتی قفسه سینه: درد یا ناراحتی قفسه سینه ممکن است در زنان متفاوت از مردان ظاهر شود. زنان ممکن است آن را بیشتر بهعنوان یک احساس درد تیز یا سوزش توصیف کنند.
اختلالات خواب: مشکل در خواب یا بیدارشدن مکرر در طول شب به دلیل تنگی نفس یا علائم دیگر در زنان بیشتر است.
تورم: احتباس مایعات ناشی از عدم گردش مناسب خون، منجر به تورم، بهویژه در مچ پاها میشود.
کاهش تحمل ورزش: زنان مبتلا به نارسایی قلبی، نمیتوانند به خوبی فعالیت کنند.
علائم گوارشی: علائمی مانند حالت تهوع، ناراحتی شکمی یا احساس پری ممکن است در زنان بیشتر دیده شود.
آشفتگی ذهنی: اختلال در عملکرد شناختی، سردرگمی، یا مشکل در تمرکز، در زنان بیشتر است
تپش قلب: آگاهی از ضربان قلب سریع یا نامنظم را تپش قلب میگویند. زنان بیشتر از مردان این حالت را گزارش میکنند.
علت نارسایی قلبی
ما در اینجا علت نارسایی قلبی را به دو دسته علل نارسایی قلبی راست و چپ تقسیمبندی کردهایم.
علت نارسایی قلبی سمت چپ
علت این نوع نارسایی قلبی موارد زیر است:
بیماری عروق کرونر: این مشکل زمانی رخ میدهد که در آن رگهای خونی که به ماهیچه قلب، خون میرسانند باریک یا مسدود میشوند و جریان خون به قلب کاهش مییابد. کاهش جریان خون میتواند منجر به آسیب یا ضعیفشدن عضله قلب شود (کاردیومیوپاتی ایسکمیک)، توانایی بطن چپ برای پمپاژ موثر را مختل کرده و در نتیجه سبب نارسایی قلب چپ شود.
حمله قلبی: حمله قلبی زمانی رخ میدهد که جریان خون به بخشی از عضله قلب نرسید و باعث آسیب به آن ناحیه میشود. بخش آسیبدیده عضله قلب بهدرستی عمل نکرده و بر ظرفیت پمپاژ بطن چپ تأثیر میگذارد.
فشار خون بالا: فشار خون بالا ، فشار بیشتری به قلب وارد میکند و باعث میشود که برای پمپاژ خون در سراسر بدن سختتر کار کند. با گذشت زمان، افزایش حجم کار قلب میتواند منجر به هیپرتروفی (ضخیمشدن) بطن چپ شود. این مشکل در نهایت منجر به اختلال در پرشدن بطن چپ شده و به نارسایی قلبی کمک میکند.
بیماری دریچهای قلب: عملکرد نادرست دریچههای قلب (بهعنوان مثال، تنگی آئورت یا نارسایی میترال) میتواند بر جریان خون در حفرههای قلب تأثیر بگذارد. برای مثال وقتی دریچه میترال مشکل دارد، خون از دهلیز به بطن برمیگردد و نمیتواند بهخوبی قلب را ترک کند. جمعشدن خون در قلب چپ، بهتدریج آن را ضعیف کرده و نارسا میکند.
ریتم غیرطبیعی قلب: ریتم نامنظم قلب، مانند فیبریلاسیون دهلیزی، میتواند هماهنگی طبیعی انقباضات قلب را مختل کند و منجر به پمپاژ ناکارآمد خون شود و نارسایی قلبی ایجاد کند.
بیماریهایی مانند آمیلوئید و سارکوئید: بیماریهایی که باعث رسوب غیرطبیعی یا التهاب در عضله قلب میشوند (مانند آمیلوئید و سارکوئید) میتوانند در عملکرد طبیعی آن اختلال ایجاد کنند. این بیماریها منجر به سفتی یا آسیب عضله قلب میشوند و بر توانایی بطن چپ برای انقباض و استراحت مناسب تأثیر میگذارند.
علت نارسایی قلبی سمت راست
بیشتر نارساییهای سمت راست قلب بهدلیل نارسایی قلبی سمت چپ رخ میدهد. در این شرایط تمام قلب بهتدریج ضعیف میشود. اما گاهی اوقات نارسایی قلبی سمت راست میتواند ناشی از موارد زیر باشد:
فشار خون بالا در ریهها: پرفشاری خون ریوی بهافزایش فشار خون در شریانهای ریوی گفته میشود که رگهای خونی هستند که خون را از قلب به ریهها میبرند. بطن راست خون را به ریهها پمپاژ میکند تا اکسیژنرسانی شود، و اگر فشار در شریانهای ریوی بهطور مداوم بالا باشد، بطن راست برای غلبه بر این مقاومت، باید سختتر کار کند. با گذشت زمان، این افزایش حجم کار میتواند منجر به هیپرتروفی بطن راست (ضخیمشدن دیواره بطن راست) و در نهایت نارسایی قلب راست شود.
آمبولی ریه: آمبولی ریه زمانی رخ میدهد که یک لخته خون به ریهها میرود و یک یا چند شریان ریوی را مسدود میکند. افزایش ناگهانی مقاومت ناشی از لخته میتواند بطن راست را تحت فشار قرار دهد، زیرا بطن تلاش میکند خون را از طریق شریانهای ریوی مسدودشده پمپ کند. این مشکل در موارد شدید میتواند منجر به نارسایی حاد قلب راست شود.
بیماریهای ریوی مانند بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD): بیماریهایی مانند COPD که با برونشیت مزمن یا آمفیزم مشخص میشود، میتواند منجر به انسداد جریان هوا و آسیب به بافت ریه شود. COPD میتواند باعث افزایش فشار شریان ریوی به دلیل عواملی مانند هیپوکسی (سطح پایین اکسیژن) و افزایش مقاومت در ریهها شود. بطن راست باید در برابر این فشار بالا خون را پمپاژ کند، که در نهایت میتواند منجر به نارسایی قلب راست شود.
عوامل خطر نارسایی قلب
بسیاری از عوامل میتوانند خطر نارسایی قلبی را افزایش دهند. برخی از آنها قابلکنترل هستند (مانند سبک زندگی)، اما بسیاری از ریسک فاکتورها از کنترل خارج میباشند (مانند سن، نژاد یا قومیت). اگر بیش از یکی از موارد زیر وجود داشته باشد، خطر نارسایی قلبی افزایش مییابد.
افزایش سن: افزایش سن میتواند قلب را ضعیف و سفت کند. افراد بالای 65 سال بیشتر در معرض خطر نارسایی قلبی هستند. افراد مسن نیز بیشتر احتمال دارد به سایر بیماریهای مرتبط با نارسایی قلبی مبتلا شوند.
سابقه خانوادگی: سابقه خانوادگی نارسایی قلبی خطر این بیماری را بیشتر میکند. ژنتیک نیز ممکن است نقش داشته باشد. برخی تغییرات یا جهشها در ژنها میتواند بافت قلب را ضعیفتر یا انعطافپذیرتر کرده و احتمال ابتلا به این عارضه را بیشتر کند.
عادات بد: سبک زندگی ناسالم، مانند رژیم غذایی ناسالم، سیگارکشیدن، مصرف کوکائین یا سایر مواد مخدر، مصرف زیاد الکل و عدم فعالیت بدنی، خطر نارسایی قلبی را افزایش میدهد.
بیماریها: بیماریهای قلبی یا عروقی، بیماریهای جدی ریوی یا عفونتهایی مانند HIV یا SARS-CoV-2 خطر ابتلا را افزایش میدهند. این افزایش خطر همچنین، برای مشکلات سلامتی مزمن مانند چاقی، فشار خون بالا، دیابت، آپنه خواب، بیماری مزمن کلیوی، کمخونی، بیماری تیروئید یا اضافه بار آهن نیز صادق است.
درمانهای سرطان: درمانهای سرطان مانند پرتودرمانی و شیمیدرمانی میتواند به قلب آسیب برساند و خطر ابتلا به نارسایی قلبی را نیز افزایش دهد. فیبریلاسیون دهلیزی، یک نوع رایج از ریتم نامنظم قلب نیز میتواند باعث این مشکل شود.
نژاد: سیاهپوستان و افراد آفریقاییآمریکایی بیشتر از سایر نژادها به نارسایی قلبی مبتلا میشوند. مشکل آنها جدیتر است و این بیماری را در سنین پایینتر تجربه میکنند.
جنس: نارسایی قلبی در مردان و زنان شایع است؛ اگرچه مردان اغلب در سنین پایینتر از زنان دچار نارسایی قلبی میشوند. زنان معمولاً نارسایی قلبی با کسر جهشی حفظشده (HFpEF) دارند، یعنی نوعی از نارسایی قلبی که قلب با خون کافی پر نمیشود. مردان بیشتر احتمال دارد نارسایی قلبی با کاهش کسر جهشی (HFrEF)، [DEF] داشته باشند. زنان اغلب علائم بدتری نسبت به مردان دارند.
عوارض نارسایی قلب
نارسایی قلبی، علاوهبر اینکه خودش مشکلساز است، میتواند مشکلات بعدی را ایجاد کرده و وضعیت فرد را بهتدریج وخیمتر کند. برخی از این عوارض بهشرح زیر هستند:
آریتمی (ضربان قلب نامنظم)
نارسایی قلبی میتواند سیستم الکتریکی قلب را مختل کرده و منجر به ریتم غیرطبیعی قلب یا آریتمی شود. این مشکل میتواند ناشی از ضعف توانایی قلب برای حفظ ضربان منظم باشد.
ایست قلبی (Cardiac Arrest)
نارسایی شدید قلبی میتواند خطر ایست قلبی و ازدستدادن ناگهانی عملکرد قلب را افزایش دهد. اگر توانایی پمپاژ قلب بهشدت کاهش یابد، ممکن است قلب بایستد.
تاکی کاردی (افزایش ضربان قلب)
قلب ممکن است بهکاهش بازده پمپاژ، با ضربان سریعتر (تاکی کاردی) پاسخ دهد تا کاهش برون ده قلبی را جبران کرده و خون کافی به قسمتهای مختلف بدن برساند.
کمخونی (Anemia)
نارسایی قلبی میتواند با اختلال در تولید گلبولهای قرمز خون در مغز استخوان به کمخونی کمک کند. اکسیژنرسانی ناکافی به بافتها میتواند ناشی از نارسایی قلبی و کمخونی باشد.
تنگی نفس (Dyspnea)
تنگی نفس یکی از علائم شایع نارسایی قلبی است و به دلیل تجمع مایع در ریهها رخ میدهد و تنفس را دشوار میکند. این تجمع مایع نتیجه ناتوانی قلب در پمپاژ موثر خون است.
آسیب کبدی (Liver Damage)
احتقان و تجمع در سیستم گردش خون ناشی از نارسایی قلبی میتواند منجر به احتقان و آسیب کبد شود. کبد ممکن است بزرگ شده و در انجام وظایف خود کمتر موثر باشد.
ارتوپنه (Orthopnea)
همانطور که گفتیم، نارسایی قلبی میتواند سبب مشکل در تنفس در حالت دراز کشیده شود. این عارضه بهعلت احتباس مایع در ریهها است. در این شرایط بیمار هنگام نشستن یا ایستادن راحتتر نفس میکشند.
آمبولی ریه (Pulmonary Embolism)
راکدشدن جریان خون در سیاهرگها به دلیل نارسایی قلبی، خطر لختهشدن خون را افزایش میدهد. اگر یک لخته به ریهها برود، میتواند باعث آمبولی ریه شود که یک مشکل بالقوه تهدیدکننده زندگی است. بیشتر بخوانید:۱۰ علت ورم پای راست که باید بدانید
آنژین (Angina)
خونرسانی ناکافی به عضله قلب به دلیل نارسایی قلبی میتواند منجر به آنژین صدری، درد قفسه سینه یا ناراحتی ناشی از کاهش اکسیژنرسانی به قلب شود.
آسیت (جمع شدن مایعات در شکم)
نارسایی قلبی میتواند منجر به احتباس مایعات در سراسر بدن از جمله شکم شود که آسیت نام دارد.
خستگی (Fatigue)
کاهش برونده قلبی و اکسیژنرسانی ناکافی به بافتها میتواند به خستگی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی کمک کند.
اختلال در عملکرد کلیه (Impaired Kidney Function)
کلیهها برای فیلترکردن مواد زائد از بدن به جریان خون کافی متکی هستند. در نارسایی قلبی، کاهش جریان خون میتواند منجر به اختلال در عملکرد کلیه شود که بهعنوان سندرم کاردیورینال (cardiorenal syndrome) شناخته میشود.
ضربان قلب نامنظم (Irregular Heartbeat)
در نتیجه اختلال در سیستم الکتریکی در قلب، ضربان قلب نامنظم یا آریتمی ممکن است رخ دهد.
مشکلات ریوی (Lung Problems)
تجمع مایع در ریهها (ادم ریوی) یکی از عوارض شایع نارسایی قلبی است که منجر بهعلائم تنفسی و افزایش حساسیت به عفونتهای ریوی میشود. توجه به این نکته ضروری است که عوارض ذکرشده میتوانند از نظر شدت متفاوت باشند و ممکن است برای مدیریت موثر به مداخلات پزشکی خاصی نیاز داشته باشند. مدیریت عوارض نارسایی قلبی اغلب شامل ترکیبی از داروها، اصلاح شیوه زندگی و در برخی موارد مداخلات جراحی است.
نارسایی قلبی چگونه تشخیص داده میشود؟
نارسایی قلبی با ترکیبی از روشهای زیر تشخیص داده میشود:
تاریخچه و معاینه فیزیکی
تستهای آزمایشگاهی
رادیوگرافی قفسه سینه
الکتروکاردیوگرافی
تاریخچه و معاینه فیزیکی
بیماران مبتلا به نارسایی قلبی هنگام ورزش دچار تنگی نفس، خستگی، ضعف عمومی و احتباس مایعات، همراه با تورم محیطی یا شکمی و احتمالاً ارتوپنه میشوند. تقریباً همه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در هنگام فعالیت تنگی نفس دارند. وجود صدای سوم قلب (گالوپ پرشدن بطن) نشانه افزایش فشار انتهای دیاستولیک بطن چپ و کاهش LVEF است. وجود اتساع ورید ژوگولار، ریفلاکس کبدی، رایلهای ریوی و ادم محیطی حفرهای نیز نشاندهنده اضافه بار حجمی است و احتمال تشخیص نارسایی قلبی را افزایش میدهد.
تستهای آزمایشگاهی
سطوح BNP و pro-BNP N ترمینال (قطعه N ترمینال غیرفعال پیشساز BNP) را میتوان برای ارزیابی بیماران مبتلا به تنگی نفس از نظر ابتلا به نارسایی قلبی استفاده کرد. BNP توسط دهلیزها و بطنها در پاسخ به کشش یا افزایش کشش دیواره، ترشح میشود. سطوح BNP 25 پیشبینیکننده قوی مرگومیر در دو تا سه ماه است؛ بهویژه زمانی که سطح BNP بیشتر از 200 pg در میلیلیتر باشد.
رادیوگرافی قفسه سینه
رادیوگرافی قفسه سینه باید در ابتدا برای ارزیابی نارسایی قلبی انجام شود زیرا میتواند علل ریوی تنگی نفس (مانند پنومونی، پنوموتوراکس، توده) را رد کند. احتقان ورید ریوی و ادم بینابینی در رادیوگرافی قفسه سینه در بیمار مبتلا به تنگی نفس، تشخیص نارسایی قلبی را محتملتر میکند.
الکتروکاردیوگرافی
الکتروکاردیوگرافی (ECG) برای شناسایی علل دیگر در بیماران مشکوک به نارسایی قلبی مفید است. تغییراتی مانند بلوک شاخه چپ، هیپرتروفی بطن چپ، انفارکتوس حاد یا قلبی میوکارد، یا فیبریلاسیون دهلیزی را میتوان با این روش شناسایی کرد. همچنین، ممکن است نیاز به بررسی بیشتر با اکوکاردیوگرافی، تست استرس یا مشاوره قلب و عروق باشد. مجموعی از عوامل فوق به متخصص قلب و عروق کمک میکند که نارسایی قلبی و شدت آن را در بیمار تشخیص دهد.
طول عمر بیماران نارسایی قلبی
عوامل زیادی میتواند بر امید به زندگی افراد مبتلا به نارسایی احتقانی قلب تأثیر بگذارد، مانند سن، مرحله بیماری و قدرت عملکرد قلب آنها. CHF یک بیماری مزمن و پیشرونده است که بر توانایی قلب برای پمپاژ خون در سراسر بدن تأثیر میگذارد. بهطور کلی، طبق یک بررسی سیستماتیک و متاآنالیز معتبر در سال 2019، بیش از نیمی از افراد مبتلا به CHF به مدت 5 سال پس از تشخیص زنده میمانند. حدود 35 درصد به مدت 10 سال زنده میمانند. بسیاری از مشکلاتی که قلب را تضعیف میکند میتواند در پیشروی این بیماری و طول عمر افراد مبتلا نقش داشته باشد. برخی از این عوامل به شرح زیر هستند:
حمله قلبی
بیماری عروق کرونر قلب
بیماری قلبی مادرزادی
بیماری دریچه قلب
فشار خون بالا
التهاب یا آسیب به عضله قلب
مصرف مواد مخدر، از جمله داروهای تجویزی و تفریحی
یک مطالعه مروری دیگر که در سال 2017 منتشر شد، طول افراد مبتلا به CHF را با افراد معمول که به کلینیک سرپایی مراجعه میکردند بررسی کرد. نتایج بقای افراد مبتلا به بیماری احتقانی قلب بهشرح زیر است:
80-90٪ پس از یک سال، در مقایسه با 97٪ در جمعیت عمومی
50 تا 60 درصد در سال پنجم، در مقایسه با 85 درصد در جمعیت عمومی
27 درصد تا سال 10، در مقایسه با 75 درصد در جمعیت عمومی
پیشگیری از نارسایی قلب
همه علل نارسایی قلبی قابل پیشگیری نیستند، اما برخی از آنها را میتوان کنترل کرد. بهترین راه برای پیشگیری از نارسایی قلبی، پیشگیری از بیماری عروق کرونر قلب و حمله قلبی است. برای بهبود سلامت و کاهش خطر بیماری قلبی، اقدامات زیر بسیار موثر هستند:
ترک سیگار
رژیم غذایی سالم
مدیریت کلسترول و فشار خون
فعالیت بدنی منظم
حفظ وزن سالم
کاهش استرس
حفظ سلامت روانی
برای درمان نارسایی قلب به کدام دکتر مراجعه کنیم؟
تنها پزشکی که صلاحیت لازم برای درمان نارسایی قلب را دارد، متخصص قلب و عروق یا همان کاردیولوییست (cardiologist) است. اگر احتمال میدهید که به این عارضه مبتلا هستید، حتما لازم است تحت نظر متخصص قلب باشید.
آیا نارسایی قلبی درمان میشود؟
هیچ درمانی برای معکوسکردن یا درمان نارسایی قلبی وجود ندارد، اما برخی از درمانها به افراد مبتلا کمک میکنند تا پیشرفت بیماری را تعویق انداخته و عمر طولانیتری کنند. برخی از درمانهایی که به این منظور در نظر گرفته میشوند، شامل موارد زیر هستند.
تغییر سبک زندگی
حفظ یک سبک زندگی سالم برای کمک به مدیریت نارسایی قلبی بسیار مهم است. سبک زندگی سالم شامل موارد زیر است
مدیریت تعادل مایعات: میزان مایعات مصرفی باید کنترل شود و در صورت تجویز پزشک از داروهای ادرارآور استفاده گردد. بیمار نباید بیش از 2 نوشیدنی حاوی کافئین در روز بنوشد.
محدودکردن مصرف نمک: نمک باعث میشود بدن مایعات را حفظ کند، بنابراین لازم است غذاهای بیمار کمنمک بوده و نمک اضافی روی غذا پاشیده نشود.
ترک سیگار: دود سیگار به دیواره شریانها آسیب میزند و میزان اکسیژن خون را کاهش میدهد.
محدودکردن مصرف الکل: الکل میتواند به قلب آسیب برساند. اگر نارسایی قلبی ناشی از الکل باشد، نوشیدن باید بهطور کامل متوقف گردد.
داروها
داروهایی که در این عارضه تجویز میشوند، پیشرفت بیماری را تعویق انداخته و احتمال بستریشدن در بیمارستان را کاهش میدهد. این داروها شامل موارد زیر هستند.
داروهایی برای کاهش فشار خون و کاهش فشار بر قلب، مانند مهارکنندههای ACE و مسدودکنندههای گیرنده آنژیوتانسین II (ARBs)
بلوکرهای بتا که به قلب کمک میکنند تا آهستهتر و قویتر خون را پمپاژ کند.
آنتاگونیستهای آلدوسترون برای کمک به کنترل فشار خون
دیورتیکها برای کمک به کاهش تجمع مایعات که منجر به تورم در بدن میشود.
در صورت داشتن آنژین صدری، داروهای مربوط به این عارضه نیز تجویز میشود.
سایر درمانها
در برخی موارد، ممکن است لازم باشد برخی از دستگاههای خاص با استفاده از جراحی در سینه بیمار کار گذاشته شوند تا عملکرد قلب را بهبود دهند. همچنین، ممکن است برخی از انواع جراحی لازم باشد.
دفیبریلاتور قلبی قابل کاشت (ICD): an implantable cardioverter defibrillator جعبه کوچکی است که ریتمهای غیرطبیعی قلب را شناسایی و تصحیح میکند.
ضربانساز: pacemaker دستگاه کوچکی که قلب را به صورت الکتریکی تحریک میکند تا ریتم منظم خود را حفظ کند.
جراحی بای پس (جراحی بای پس عروق کرونر): این جراحی، با تعویض عروق کهنه قلب، جریان خون را به قلب بهبود میبخشد.
پیوند قلب: برای برخی از افراد مبتلا به نارسایی شدید قلبی، تنها گزینه، ممکن است پیوند قلب باشد. پس از پیوند قلب، باید بیمار از داروهای ضد ردشدن پیوند بهشکل مادامالعمر استفاده کرده و سبک زندگی سالمی داشته باشد.
عوامل موثر بر بقا
برخی از عواملی که ممکن است بر میزان بقای فرد تأثیر بگذارد عبارتند از سن، جنس، تحمل ورزش و سایر بیماریها. ما در اینجا این عوامل را بررسی میکنیم.
سن
نارسایی قلبی معمولاً افراد مسن (میانسال و مسن) را دچار میکند. یک کارآزمایی بالینی نرخ بستریشدن در بیمارستان را برای گروههای سنی مختلف مبتلا به نارسایی قلب، از سن 20 سالگی تا 65 سالگی و بالاتر بررسی کرد. این مطالعه نشان داد که میزان مرگ و میر برای بیماران در گروه سنی 20 تا 44 کمتر است.
جنس
زنان مبتلا به CHF زمانی طولانیتری از مردان عمر میکنند، البته اگر علت نارسایی قلبی آنها ایسکمی نباشد. در واقع، زنان مبتلا به این نوع نارسایی قلبی شانس بیشتری برای زندهماندن نسبت به مردان دارند. سایر مسائل بهداشتی که بر بقای زنان مبتلا به نارسایی قلبی، بهویژه پس از یائسگی تأثیر میگذارد، عبارتند از:
فشار خون بالا
شرایط دریچه قلب
دیابت
بیماری عروق کرونر
تحمل ورزش
تحمل کم ورزش یک علامت کلیدی در CHF است که با کیفیت پایین زندگی و افزایش میزان مرگ و میر همراه است. عدم تحمل ورزش به این معنی است که مقدار اکسیژن، کاهش یافته و محدود است و بههمین دلیل فرد نمیتواند یک تمرین شدید را تحمل کند. همچنین، به این معنی است که بیمار توانایی محدودی برای انجام هرگونه فعالیت بدنی دارد. عوامل دیگری مانند کمخونی، چاقی و هرگونه اختلال عضلانی یا استخوانی نیز در تحمل کلی ورزش نقش دارند. نرخ بقای سه ساله برای افراد مبتلا به CHF که تحمل ورزش آنها کاهش یافته است 64٪ است. در مقابل 97٪ کسانی که تحمل ورزش معمولی دارند، سه سال زنده میمانند.
دیابت
دیابت نوع 2 عاملی است که خطر مرگ و میر را در افراد مبتلا به CHF افزایش میدهد. تحقیقات نشان داده است که احتمال ابتلا به CHF در افراد مبتلا به دیابت، دو تا چهار برابر بیشتر از افراد بدون دیابت است. 47 درصد از افراد مبتلا به نارسایی قلبی نیز دیابت دارند و بسیاری از افراد مبتلا به CHF مبتلا به دیابت هستند که شناسایی نشده و تشخیص داده نشده است.
بستریشدن در بیمارستان
نارسایی قلبی که نیاز به بستریشدن در بیمارستان دارد با نتایج ضعیف همراه است. افرادی که چندینبار در بیمارستان بستری شدهاند، اغلب دارای سایر مشکلات پزشکی جدی هستند و در معرض خطر بیشتری برای مرگ هستند، به ویژه مرگ ناشی از علل قلبی عروقی.
کسر خروجی (Ejection Fraction)
کسر خروجی درصد خونی را که در هر بار انقباض قلب توسط بطن چپ پمپاژ میشود را اندازه گیری میکند. کیفیت این عملکرد برای طبقهبندی انواع مختلف نارسایی قلبی استفاده میشود. نرخ کسر جهشی 40٪ یا کمتر ممکن است نشاندهنده نارسایی قلبی یا کاردیومیوپاتی باشد.
آیا نارسایی قلبی خطرناک است؟
بله، نارسایی قلبی یک مشکل پزشکی جدی و بالقوه تهدیدکننده زندگی است. دلایلی که سبب میشود این عارضه خطرناک باشد، بهشرح زیر هستند:
کاهش گردش خون: نارسایی قلبی توانایی قلب برای پمپاژ موثر خون را بهخطر میاندازد. این مشکل میتواند منجر به کاهش گردش خون در اندامها و بافتهای حیاتی شده و بر عملکرد آنها تأثیر بگذارد. در این شرایط اندامهای حیاتی آسیب دیده و منجر به مرگ بیمار میشود.
علائم و کیفیت زندگی: نارسایی قلبی با علائمی مانند تنگی نفس، خستگی، تورم و عدم تحمل ورزش همراه است. این علائم میتواند بهطور قابل توجهی بر کیفیت زندگی و فعالیتهای روزانه فرد تأثیر بگذارد.
عوارض: نارسایی قلبی میتواند منجر به عوارض مختلفی از جمله آریتمی، ادم ریوی (جمعشدن مایع در ریهها)، اختلال عملکرد کلیه و احتقان کبد شود. این عوارض میتوانند شدت بیماری را تشدید کنند و خود سبب مرگ شود.
افزایش خطر بستریشدن در بیمارستان: افراد مبتلا به نارسایی قلبی به دلیل تشدید علائم، عفونت یا سایر عوارض در معرض خطر بستریشدن در بیمارستان هستند. بستریشدن در بیمارستان میتواند با افزایش عوارض و مرگ و میر همراه باشد.
خطر مرگ و میر: نارسایی قلبی با افزایش خطر مرگ و میر مرتبط است. شدت نارسایی قلبی و وجود برخی عوامل خطر، مانند سن بالاتر، بیماریهای همراه، و درمان تاخیری یا ناکافی، میتواند در افزایش خطر مرگ نقش داشته باشد.
آیا نارسایی قلبی باعث مرگ میشود؟
بله، نارسایی قلبی میتواند منجر به مرگ شود؛ به خصوص اگر بهطور موثر مدیریت نشود یا اگر عوارض شدید گردد. نارسایی قلبی خود یک بیماری جدی است، اما خطر مرگ و میر تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله علت زمینهای مشکل، درجه اختلال عملکرد قلب و وجود سایر مشکلات پزشکی و اثربخشی درمان است. در اینجا برخی از عواملی که احتمال مرگ در افراد مبتلا به نارسایی قلبی را بیشتر میکند، آورده شده است:
عوارض: عوارضی مانند آریتمی، ادم ریوی، اختلال عملکرد کلیه، احتقان کبد و تشکیل لخته خون میتوانند سبب مرگ شوند.
کاهش برونده قلبی: ناتوانی قلب در پمپاژ موثر خون میتواند منجر بهکاهش گردش خون به اندامهای حیاتی، آسیب و مرگ شود.
شدت نارسایی قلبی: شدت نارسایی قلبی بر اساس طبقهبندی انجمن قلب نیویورک (NYHA) مشخص میشود و از کلاس I (خفیف) تا کلاس IV (شدید) متغیر است. افرادی که در مراحل پیشرفتهتری از نارسایی قلبی قرار دارند در معرض خطر بیشتری برای مرگ و میر هستند.
سخن آخر
نارسایی قلبی یک مشکل پزشکی پیچیده و جدی است که نیاز به توجه و مدیریت دقیق دارد. اگرچه این عارضه چالشهای زیادی را برای زندگی بیمار ایجاد میکند، اما پیشرفتهای علم پزشکی مداخلات موثری را برای کسانی که با این شرایط زندگی میکنند، ارائه میدهد. تشخیص به موقع و درمان مناسب میتواند بهطور قابل توجهی نتایج را بهبود بخشد و کیفیت زندگی را افزایش دهد. کنترل نارسایی قلبی نیاز به یک رویکرد جامع مراقبتهای بهداشتی دارد؛ رویکردی که نه تنها جنبههای فیزیکی این بیماری را در نظر میگیرد، بلکه تأثیر عاطفی و اجتماعی آن را نیز در نظر میگیرد. با ایجاد یک محیط حمایتی و مشارکتی، میتوان به بیمار کمک کرد که مدت طولانیتری زنده بماند.